۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

 بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 

 

«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»

 

و از نشانه‏هاى او آن است که از جنس خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما و همسرانتان علاقه‏ى شدید و رحمت قرار داد؛ بى شک در این (نعمت الهى،) براى گروهى که مى‏اندیشند نشانه‏هاى قطعى است. 

 

۱...۲...۳... خانه ای خواهم ساخت... تمام...!

Good poker players always know when to fold

بسم الله الرحمن الرحیم



پوکر بازها یه ضرب المثل دارند که میگه:


"Good poker players always know when to fold"

پوکر باز های(یا قماربازها) خوب همیشه میدنند که کی کنار بکشند.


در بازی پوکر خیلی پیش میاد که ادم سرمایه زیادی رو  شرط بندی کرده باشه و اگر کنار بکشه تمام اون سرمایه به طرف مقابل میرسه. اگر قیمت رو بالا ببرند، در صورت باخت  پول بیشتری میبازند.



پس پوکر باز خوب وقتی که میفهمه امکان بردش زیاد نیست ،کنار میکشه که از باخت بیشتر جلوگیری کنه. حتی اگر کلی سرمایه رو از دست بده.


پوکر بازهای ناشی، بازی رو تا اخرین سکه سرمایشون ادامه میدن ،حتی اگر مطمئن باشن که میبازن. چرا؟! چون کلی سرمایه گذاشتن!


از این چیزی که گفتم میشه یه نتیجه گرفت:


با ضرب المثل "حرف مرد یکیه"  موافق نیستم.

حرف مرد با روشن شدن حقیقت تغییر میکنه.


اگر حقیقت رو دیدی و تونستی به اشتباهت اعتراف کنی،اون وقت مردی!! 


خیلی از ما ندونسته ناحقی رو حق میدونیم. وقتی حق مشخص میشه اشتباه کردیم  توان بازگشت ندارم.چرا! ؟! چون کلی برای اون حرفمون ابرو سرمایه خرج کردیم و نمیتونیم عقب بکشیم. اینجاست که تمام سرمایه رو میبازیم و به سوی هلاکت میریم.



هر سال میگذره، اما سالی یک بار نگاهی به خودمون نمیندازیم و در رفتارمون شک نمیکنیم. در اعتقاداتمون شک نمیکنیم.در حب و بغض ها شک نمیکنیم.


لیالی قدر میاد میره ، ذره ای اشک نمیریزیم که خدایا!   من در دریافت حق ناتوانم! خوب رو از بد تشخیص نمیدم.  تمام امور در هم امیخته و من از شناختش نا توانم.

دلم را بسمت حقیقت متمایل کن ،چشمم رو بنور حق بینا کن!


حب حق  و بغض نسبت به دشمنانت رو  در دلم زیاد کن!


اگر به اخرت  ایمان داشته باشیم هر روز با چشم گریان و نیتی خالص از خدا طلب هدایت میکنیم!

صراط الذین انعمت علیهم ....


ولی ما فقط میگیم : خدایا  مرا در "ایمانم" استوار و ثابت قدم کن! 

ایمان به چه؟! ایا ایمان به چیزی  درست داریم؟! ایمان به حق داریم؟!


خدا اخر و عاقبت همه رو ختم بخیر کنه!

مهمترین سوال چیه؟!

بسم الله الرحمن الرحیم



حضرت علی (ع) بسیار فریاد زد : « سلونی قبل ان تفقدونی!!».


اگر پای منبر مولا بودید ،چه سوالی میپرسیدید؟!


برای خودم سوال بود که واقعا چه سوالی خیلی اهمیت داره؟!

ممکنه سوالهایی که میپرسیم خیلی اهمیت داشته باشه!


سوالات با اهمیت زیادی در دنیا وجود داره! کدوم از اینها برای ما اهمیت داره؟! براستی به اندازه با اهمیت بودنش برای ما هم مهمه؟


اولش کلی به ادمهای اون زمان فحش دادم که چرا حضرت علی رو از دست دادند و سوالی برای پرسیدن نداشتند و یا سوالاتشون مزخرف بوده؟!

اما کمی که فکر کردم،دیدم پرسیدن یه سوالی که تمام شرایط یک سوال مهم رو دارا باشه  ،خیلی برام سخته! 

یه شرطش اینه که سوال کننده که من باشم هم تشنه شنیدن جواب باشه!


نظر شما چیه؟




پ.ن:برای شیعیان بحرین دعا کنید.زیاد دعا کنید.


پ.ن.2: یه شعر زیبا از علامه طباطبایی خوندم که دوست دارم شما هم بخونید.




مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد

رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد

 

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت

از سمک تا به سماکش کشش لیلا برد

 

من به سر چشمه خورشید نه خود بردم راه

ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

 

من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد

 

جام صهبا به کجا بود مگر دستِ که بود؟

که در این بزم بگردید و دل شیدا برد

 

خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود

که به یک جلوه ز من نام و نشان یک جا برد

 

خودت آموختیَم مهر و خودت سوختیم

با بر افروخته رویی که قرار از ما برد

 

همه یاران به سر راه تو بودیم ولی

خم ابروت مرا دید و ز من یغما برد

 

همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت،

همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد.


یا علی!!