بسم الله الرحمن الرحیم
اینبار میخوام چنتا عکس برااون بگذارم که نتیجه ولکردیهای اخیرمه!
این روزا هوای نیوکاسل عالی شده!
افتابی و خنک!
تصویری از محلمون
Exibition park-پارک نزدیک خونه
هر روز برای رفتن به دانشگاه از
این پارک رد میشم
دریاچه ای در پارکی که گفتم
ذوق هنری طوفان میکنه!!!
گوشه ای از کفش هنرمند هم در عکس موجوده
خدا میدونه این عکس 100 سال دیگه چقدر میارزه
اینم یک عکس فوقالعاده هنری!
ببینید خدا با رنگ سبز و سفید چه کرده؟!!
غذا!!!
کی میره این همه راه رو؟!؟!
من،در حال طی طریق عشق!
البته!! طریق عشق همیشه آسفالت نیست!
اولش آسفالته!کفشهات هم سالم
انرژی هم زیاد
در اینده عکسهای بیشتر و بهتری میگذارم . البته اگر خوشتون اومد
بسم الله الرحمن الرحیم
کیا میگن که جنگ ما با اسراییل فقط محدود به دولت و نظامه؟
کیا میگن که ملتها با هم مشکل ندارن؟
کیا میگن که یهودیها بیشترین اشتراکات رو با ما ایرانیها دارند؟
کیا میگن که یهودیها بواسطه خدمت کوروش کبیر ، ارادت ویژه به ایرانیا دارند؟
داستانی رو که میخوام برایتون نقل کنم دقیقا بگرفته از کتاب "استر" در تورات است.
ملکه وَشتی(واستی)
همسر خشایار شا بود و ملکه ایران.
برسم عادت شاهانه ، همیشه و هر ساله جشنهایی در دربار برگزار میشد. یکی از این جشنها سالگرد پادشاهی و تاجگذاری بود. خشایارشا تمام بزرگان مملکت را برای حضور در این جشن به یکی از قصرهای خود در شوش دعوت کرده بود. این جشنها همواره با شراب و میگساری و ملاعبه با زنان و کنیزان همراه بود.
وشتی
در حین برگذاری این جشن خشایارشا از غیبت همسر خود ،ملکه وشتی، مطلع شد و پس از جویا شدن علت ،خواستار حضور وی در مراسم شد.
پس از مطلع کردن وشتی از امر خشایارشا، وشتی بدلیل اینکه این جشن با زیاده روی و بدمستی مردان همراه بود و در این وضعیت به زنان بی حرمتی میشود بطوری که زنان بازیچه دست مردان قرار میگرفتند، از حضور در این جشن امتناع کرد.
خبر به گوش شاه رسید. مست و خشمگین با مشاورنش صحبت کرد و مشاورنش هم به او هشدار دادند که این امر ممکن است باعث عادت شود و زنان دیگر هم یاد بگیرند و از مردان تمکین نکنند و در اینصورت اقتدار مردان خدشه دار میشود.
شاه در همان حالت مستی تصمیم به جدایی از ملکه وشتی میگیرد و او را از قصر اخراج میکنند و خبر ان را به سرتاسر کشور میرسانند.
و ملکه وشتی برای حفظ پاکدامنی خود از این مقام عزل میشود.
استر
قصر و دربار خشایارشا بدون ملکه مانده بود. شاه هم پس از چند روز از این کار پشیمان شد و خواستار بازگشت وشتی شد اما دیگر دیر بود.
مشاوران پیشنهاد دادند که اجازه بدهد تا از سرتاسر کشور زیباترین دختران رو بیاورند تا شاه ، ملکه را انتخاب کند.شاه میپذیرد.
از سرتاسر ایران دختران رو میاوردند که در بین اینها دختری یهودی بنام هدسه (به او استر هم میگفتن) که با عموی خودش ،مُردخای، زندیگی میکرد ، دیده میشد.
استر و خشایارشا
سرتون رو درد نمیارم...
استر که یهودی بودن خود را پنهان کرده بود بکمک راهنمایی های مردخای مورد پسند شاه قرار گرفته و ملکه میشود.
استر که هم اکنون ملکه شده بود ،راه ورود مردخای به دربار را باز میکند.
خشایارشا مشاوری داشت بنام "هامان" که در این ضمن به رئیس الوزرایی شاه ارتقا سمت پیدا میکند. هامان از همه درخواست میکند که در برابر او تعظیم کنند. همه اطلاعت میکنند بجز مردخای. از او دلیل را میپرسند و او جواب میدهد : من یهودی هستم و نمیتوانم به شما تعظیم کنم.
هامان خشمگین شد و دستور داد که علاوه بر مردخای تمام یهودیان را بکشید.
دستور صادر شده و بمهر خشایارشا هم میرسد .
استر از این مسئله باخبر میشود و یهودی بودن خود را فاش کرده ، از خشایارشا درخواست میکند که مردخای را نکشند.
شاه درخواست را میپذیرد ولی درخواست جلوگیری از کشتار یهودیان را بخاطر اینکه دستور بمهر پادشاه رسیده ،اجابت نمیشود. در عوض پیشنهاد میکند که هر دستوری خواستید بنفع یهودیان صادر و بمهر پادشاهی برسانید.
مردخای هم دستور دفاع از یهودیان و کشتار مخالفان یهود و همچنین تصاحب اموال انها را میدهد.
هولوکاست ایرانی
کشتار ایرانیان اغاز میشود و 10 پسر هامان را هم میکشند(روز 12 ماه آدار).استر بنزد خشایارشا میاید و از او میخواهد که یک روز دیگر به انها مهلت دهد تا به کشتار ادامه داده و اجساد 10 پسر هامان را بدار بیاویزند. شاه میپذیرد.
در طی ادامه این کشتار در روز سیزدهم آدار ،75000(هفتاد و پنج هزار) ایرانی بدست یهودیان قتل عام میشوند.
اینجاست که هولوکاست صورت میگیرد.
پس از کشته شدن هامان، مردخای وزیر خشایارشا میشود.
عید پوریم-عید ایرانی کشی(Purim)
قوم یهود همه ساله 14 و 15 ماه آدار را مناسبت پیروزی بر دشمنان خود جشن میگیرند.
در این جشن کتاب استر خوانده میشود و هنگامی که به اسم "هامان" میرسند همگی با صدا سازهای سنتی خود او را مسخره و هو میکنند.
بحد افراط شراب مینوشند، شیرنیهایی مثلثی شکل میزند.
پوشیدن لباسهایی متناسب با این مناسبت هم بخشی از این مراسم است.
نمایش بالماسکه هم بخشی از این جشن است.
شیرینی های مخصوص عید پوریم
صدا ساز مخصوص عید پوریم(gragger)
بعضی از کارشناسان برا این باور هستند که این داستان افسانه ای بیش نیست. اما هر چی که باشه در کتب مقدس خودشون اومده و نشان از ایرانی ستیزی ست.
بعقیده من اگر این یهودیان ذره ای به تاریخ و یا پادشاهان ما احترام میگذارند بخواطر بزرگ کردن خودشونه. اگر خشایار شا رو کوچک کنند ، اونوقت استر و مردخای هم بزرگ نخواهند شد.
کسانی که فیلم 300 رو میسازند ، قصد بدنام کردن ایرانی رو داشتن ولی انگار یادشون رفته که خشایارشا داماد یهود بوده(بنا بر تورات). یادشون رفته که در زمان جنگ یونان و در جنگ ترموپیل ، استر و مردخای مشاوران خشایارشا بودند. پس این جنگ هم به تحریک یهود بوده!
عکسهای ضمیمه
آرامگاه استر و مردخای در شهر همدان
داخل بقعه استر و مردخای-همدان
منبع:
1-تورات-کتاب استر
2-وبسایت کلیمیان تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
گفته میشه که حدود سال 1890 در یک خونه تیمی که متعلق به عده ای از رهبران یهود در روسیه تزاری بوده، طی یورش پلیس به این خانه این اسناد کشف میشه.
البته جای دیگه گفته میشه که این پرتوکل در سال 1897 در اولین کنگره صیهیونیستها در بال سوییس عنوان ، و از همان زمان در رسانه ها خصوصا روزنامه تایمز تبلیغ میشه.
مانیفستی شامل 24 بند- که در جاهایی به 27 هم رسیده- که به اهداف بلند مدت صهیونیسم جهت سیطره بر جهان- چه قدرت و چه ثروت- به قولی جهان وطنی(global domination) اشاره کرده.پس از رسانه ای شدن این موضوع ،بشدت مورد خشم مردم قرار گرفت و باعث محدود تر شدن یهودیان شد.
تا بحال کتب زیادی در این مورد نوشته شده و مورد توجه بوده ، اما عده ای از مورخین این داستان رو جعلی و توطئه ای دیگر علیه یهود مینامند، حداقل با این طرز بیان که مقداری مشکوک است.
بطوری که اهداف خودشون رو با این وضوح بیان کرده و متهم کنند و به دردسر بیاندازند.
که خود دستاویزی برای عنوان کردن "توهم توطئه" از اون سالها شد.
جالب اینجاست که اگر این مدرک رو جعلی بدونیم ، اما تمام مفاد اون دونه به دونه اجرا شده!
بنظر من، این یهودیان از شیوه "توهم توطئه" برای اجرا کردن این مانیفست استفاده کردند.
یکی از مقالاتی که اعتقاد به جعلی بودن این مانیفست توسط یهودیان داره، متعلق به عبد..ا شهبازی هست. (مقاله)
مانیفست :
آزادی تفسیرات مختلفی دارد، ما اینگونه تعریف میکنیم: آزادی یعنی اینکه تو حق داری قانون را هر طور که خواستی عمل کنی، این تعریف در زمان مناسب برای ما سودمند خواهد بود زیرا زمام حکومتها را با این واژه ( آزادی) به دست خواهیم گرفت، چون این قوانین هستند که حرف آخر را میزنند و به اقتضای مصالح ما آنطور که میخواهیم آنرا وضع یا حذف میکنیم.