۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

خونه


 کاخ و دم و دستگاه شیخ زاید  ، شیخ فقید ابوظبی                              


آلونک یه بیچاره توی حلبی آباد

خونه همه

نظرات 14 + ارسال نظر
س -ف جمعه 10 مهر 1388 ساعت 10:56 ب.ظ http://swan.blogsky.com

سلام!
عالی بود!عالی
اندازه چند تا کتاب توی این ۳ تا عکس مطلب بود...
یه دنیا ممنون

سلام!
دور و بر ما پر است از این عکسا..
ممنون
یا علی

رستگار جمعه 10 مهر 1388 ساعت 11:52 ب.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
بلهههه!! و این حکایتم همچنان باقیست...
و چه کم هستن کسایی که عبرت میگیرن!

خدایا! ما رو جزء دانایانی قرار بده که در همه چیز بیاندیشیم و عبرت بگیریم ...

سلام!
در حالیکه مینشینیم و بر میخیزیم و یا به پهلو ارمیده ایم...
الهی آمین!
یا علی

س.ح شنبه 11 مهر 1388 ساعت 12:52 ق.ظ

سلام
۱و۲ فکر کنم دست خودمونه که چه جوری باشه..
اما ۳.....
خدا رحم کنه...


راستی من اپم..

سلام!
بعضی وقتها اصلا دست ادم نیست!
رزق همونه که هست!
ممنون
یا علی

یه غریبه شنبه 11 مهر 1388 ساعت 05:54 ب.ظ http://fellow.blogsky.com

آخ...
آی گفتی....
منم که یه هفته است دارم رو همین مانور میدم!

البته الان یه کم شادترش کردم!

میگم خودمونیم، ماشینا رو چه خوشکل پارک کردنا...
یاعلی

سلام!
یارو اگه الکی هم پارک میکرد بازم خوشگل نشون میداد!:دی
ما هم باید بزنیم توی خط رِنگی!:دی
یا علی

301040 یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 01:50 ق.ظ http://301040.blogsky.com

how come you don't have a laser woody

woody: its not a laser! Its just a light that blinks

what's the matter with him

laser envy !!!

:))))

مهرگان یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 01:51 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
نخسته
وای خونه همه مون... خدا رحم کنه
این کامنت رو به عنوان سند اینجا میذارم... عمرا اگر تو این خونه های کوچیک برم!!

من در جوار دریا هستم تو دریا هم میرم ...
فکرشو بکن !! دوست و آشنا بیان کنار دریا شاخه گل بندازن تو آب!!

اصلا هم خنده نداره...

سلام!
بخوای و نخوای جامون میکنن! کلا شاید شکلش فرق کنه ولی ماهیتش یکیه! خونه شیخ زاید با مایکل جکسون فرق میکنه ! ولی جفتش کاخه!

آره!! بعد 100 سال!
من که مثل عربا شاخه نخل میارم!:دی


یا علی

امین یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 08:41 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com

سلام،
مثل اینکه همه جدیداً رفتن توی فاز اون دنیا!
پس چی شد اون آخرالزمان؟!

سلام!
امین جان !اینجا که خبری نبود!گفتیم یه سر اونور بزنیم! دیدیم اونورمون خرابتر از اینوره!اینه که برگشتیم!:دی

یا علی

301040 یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 10:53 ب.ظ http://301040.blogsky.com

علی جون، نظرت در مورد ردیف هفتم چهارمی از سمت چپ چیه؟ اوکازیونه نه!؟
:دی

سلام!
حاجی اصلا صحبتش رو نکن که حرف نداره!
مال یه خانوم دکتر بوده که فقط یبار توش خوابیده!تازه بیل خورده!
داخلش هم یه طبقه اختلاف سطح خورده! اگه خدا بخواد میتونی دو طبقه اش کنی!:دی

سهیل دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 09:40 ب.ظ http://daypic.blogfa.com

سلام.
با شیر کشی به روزم ...

هیفا سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 10:26 ب.ظ

سلام!
نظر من راجع به
عکس ۱:خدا شانس بده!
عکس ۲:آخی ...
عکس ۳:اینا خیلی تنگن...آدم نفس تنگی می گیره که!نمیدونم این عکس کجاست ولی شبیه بهشت زهرای تهرانه ... فکر می کنم تو شهرستانا جای بیشتری به هر نفر میدن...فقط خدا باید بهمون رحم کنه!
اگه یه عکس هم از بهشت گذاشته بودین بد نبودا! می شد بفهمیم خونه مون تو اون دنیا چه جوریه...!

سلام!
راستش توی تهران زمین کمه و تراکم هم که نمیدن که بسازیم!:دی
حالا منتظریم این بهشت زهرا تموم شه! قراره یه جا توی شمال شرق بهمون بدن!انشا...ا که اونجا جادار تره !شمال شهر هم که هست و.. :دی

چشم از بهشت هم میزارم براتون!

یا علی

س.ح چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 10:28 ب.ظ

من همیشه ردیف اول رو دوست دارم..دی.

سلام!
اینجوری توی چشم هستید و مدام ازتون سوال و جواب میکننا!:دی

یا علی

احمد پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 11:18 ب.ظ http://mahdaviat88.blogfa.com

سلام خوشحال میشم به من هم یه سر بزنید

بنت الهدی شنبه 25 مهر 1388 ساعت 08:58 ق.ظ

سلام آقای وطن دوست

واقعا تو خونه ی آخر خدا به دادمون برسه
من همیشه این سوال در ذهنمون بوجود میاد میشه تو اون دنیا بعد از مرگ هم از خدا بخوایم کمکمون کنه و از وحشت قبر در امانمون بداره؟
خدا کنه کسی باشه برای من نماز وحشت قبر بخونه...
..
کم پیدایین و کم کار ....انشاءالله موفق باشین.

د پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 12:32 ق.ظ

سلام
فکر میکردم مرگ، رفتن و نبودن برام کاملاً حل شده... تا اینکه خدا خواست و یه عزیز از بین ما رفت!
حالا فکر میکنم با اینکه میدونمش، به بالا و پایینش ایمان دارم ولی نمیفهممش! اصلاً!
تازه، درس هم نمیگیرم، کلاً توی یه موضوعاتی اهل درس گرفتن نیستم. مثل مرگ، مثل اینکه خیلی راحت میشه 1 دقیقه دیگه نباشم.
منظورتون از بداخلاقی که گفتید این بود که خشنم؟ اگه این بود قبول دارم، بعد از کامنتتون توی کلی از حرفام یاد آجری که گفتید میافتم. سعی میکنم بهتر باشم ولی هنوز فرق زیادی نکرده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد