۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

+۱۸

سلام

(این نوشته رو بصورت بداهه نوشتم و باز خونی نکردم و تا زمانی که نظرات شما رو نبینم نمیخونم..

برای ارزیابی جریان فکری خودم  زمان نوشتن .چه بلحاظ روان بودن مطلب

و چه بلحاظ استفاده از واژه ها در لحظه نوشتن

میزان منحرف شدن از موضوع

توانایی ذاتی برای جذاب کردن مطلب بدون پرورش اون

و دلایل دیگه...

 ممنون میشم نظرات خوبتون رو بدونم


میگن مرگ حقه!

این تنها حقیه که همه حاضرن با فدا کاری به دیگران حبه کنن

ولی جدا عجب دنیایه!

هر کسی یه جوری داره با این حق دست و پنجه نرم میکنه...

یکی به رفیقش تعارف میزنه، رفیقش میگه نه داداش قربونت! از شما به ما زیاد رسیده! خودم یه فابریکش رو دارم!

یکی دیگه  مثل بدهکاری که از ترس طلبکار در میره ،از مرگ فراریه

یه دسته هستن که با دل و جون استقبال میکنه

اهااااا! یه دسته دیگه هم هست که مال کساییه که هیچ حقی رو نتونستن بگیرن و برای اینکه زیاد ضایع شدن، قانع میشن به حق آخری، که به ضرب و زور  از خدا بگیرن.

توی این ور دنیا داستانی شده  برای خودش این خودکشی!

انواع و اقسامش هم هست:

تقلیدی،ترحمی،اجباری،دسته جمعی،آیینی،بعلت ترس،شکست عشقی و لیلی و مجنون بازی( این رو میگن مخصوص الاغهاست، خودم شنیدم)،خودکشی با قرار قبلی وبدون قرار قبلی ، تازه!!!!  جدیدا اینترنتیش هم اومده!

البته این  نوع اینترنتیش  هنوز به ایران سرایت نکرده! شاید بدلیل سرعت مزخرف اینترنت توی ایران باشه! پس اونایی که اینترنت پر سرعت دارن حواسشون جمع باشه! با تو هستما ! امین!

ولی البته خیلی ها در گرفتن این حق هم نا کام موندنا! مثلا چند وقت پیش یکی توی همین انگلیس خودش رو حلق اویز کرد توی این گیر و دار خانوادش سر میرسن و نجاتش میدن ولی بدبخت فلک زده بعلت اون شوکی که به مهرههای گردنش اومد قطع نخاع شد که دیگه به هیچ طریقی نمیتونه دوباره تکرار کنه مگر اینکه مصمم بشه که دیگه نفس کشیدن رو تحریم کنه! بعد ایشون تازه فهمیده که چقدر خوشبخته!

یکی بود که با قرار قبلی میخواست خود کشی کنه که هم ترحمی باشه  و هم دسیپلین دنیای سرمایداری رو خدای نکرده بهم نزده باشه! با رفیقاش قرار میگذاره و چنتا قرص میندازه بالا(همه قرصها که روانگردان نیستن بابا!! منظورم دیازپامه!). میفرستنش بیمارستان و میگن رفیقتون ریق رحمت  رو سرکشید و یه توکه پا تشریفشون رو بردن اون دنیا! رفقا از زبونشون میپره که:این دادا قرار نبود بمیره که!

این قرصه اصلا چیز خوبی نیستا !من اصلا برای اونایی که میخوان خودکشی کنن تجویز نمیکنم! یکی دیگه خورد و مرد !ولی تو قبر زنده شد و تا دید موش توی تابوتش وول میخوره سکته کرد و دوباره مرد!(البته این یکی خانم بود وگرنه اقایون با این جور چیزا عمرا کک شون هم نمیگزه! اینقدر به همزیستی با موش ادامه میدن که بر اثر تیفوس میمرن!)

دوباره یکی دیگه خود زنی میکنه!اینم  قرار نبود بمیره!(داستان پیامکی از دیار باقی رو که شنیدید؟!)خلاصه تمام وسایلش رو که دوست داشته میگذارن توی تابوتش(جدیدن بعضی جاها رسم شده).نصف شب یه پیامک برای خانومش میاد که نوشته بود: بسته ارسالی شما در ساعت .... دریافت شد...ارادتمند ...عزرائیل!).ا لبته این خانم بعد از این پیامک وارد mailing list  حضرت عزرائیل میشن و پیامکهایی با مضمون: ما بسته  های شما را هر زمان و در هر کجا که باشید تحویل میگیریم حتی شبها

…malek-ol-mote .co.ltd ...  و مضامین خدماتی دیگری هم دریافت میکردند. خوب این خانم هم با پیامکها همون کاری رو میکرد که ما با پیامکهای ارسالی از بانکهای مختلف میکنیم.

از اونجایی که این قضیه در ایران، با وجود سابقه دیرینه هنوز طفلی نوپاست،اون هم به مدد فرهنگ اسلامی) این داستانها رو گفتم که عبرت بگیرید و اگر خدایی نکرده از خدا دور شدید و همچین فکرایی به سرتون زد حسابی به عواقب دنیویش هم فکر کنید!

بفکر اطرافیان هم باشید! اونا هم دل دارند اخه! مثل این خز و خیلا نه!

هدفمند:هدف خود را مشخص کنید که برای چی خود تون رو توی دهانه دوزخ میگذارید! و در راستای این هدف برنامه ریزی کنید!

مثلا ممکنه هدفتون از خودکشی ،بازدید و سیاحت در جهنم باشه، با گناهان بیشتر میشه ژتون های بیشتری رو برای قسمتهایی از جهنم خرید که هیچکس چشمش بهش نمیفته! بعد شبهای جمعه وقتی به خونه سر میزنید کلی خاطره از جاهای دیدنی جهنم دارید که برای منزل تعریف کنید.

انضباط: تمیز و مرتب کار کنید که موقع کالبد شکافی وقت دیگران رو نگیرید

مشخص: جوری خود کشی کنید که معلوم باشه که قصد تون خودکشی بوده و یه بدبخت دیگه رو بجرم قتل اعدام نکنن!

زیبایی ظاهر: یه شاخه گل میتون تاثیر بسزایی در فضا داشته باشه مخصوصا رمانتیک شدن صحنه! راستی! لبخند یادتون نره!

وقت قبلی: حتما یجوری خود کشی کنید که شما رو پیدا کنن و رمانتیک بودن صحنه رو ببینن و حسابی دلشون کباب شه نه حالشون از هر چی گوشت و کبابه بهم بخوره!در ضمن این بو رو با یه کامیون گل هم نمیشه درمون کرد!

.....

خلاصه!

توصیه زیاده! برای  نسخه کامل به دفترم زنگ بزنید شاید با قیمتی ناچیز با هم کنار بیایم!

موسسه زیارتی سیاحتی  Drag me to  hell

با مدیریت اینجانب

نظرات 32 + ارسال نظر
مهرگان پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 02:08 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام جناب مهندس اعظم
خوب هستین؟
آقا یه وقت نپرسین ما زنده هستیم یا نه؟ زیر آواریم یا خاک و خاشاک!!؟؟

در مورد این پستتون و نقد و انتقادها
شما که خودتون این کاره هستین و آخر نویسندگی و این حرفا
ولی چون خودتون گفتین من نظرمو نوشتم . چون زیاد بود اینجا مطرحش نکردم ...

موفق باشی

سلام!
دستت درد نکنه بابت نظری که دادی!
خیلی خوب بود!

یا علی

هدی پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 06:36 ق.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام آقای وطن دوست..
خدا رو شکر خودکشی گناهه و گرنه تا حالا خیلی ها در شرایط سخت زندگیشون اقدام بهش می کردند....
اگرچه بعضی موقع ها اونقدر طاقت انسانها تموم میشه که نه به گناش نه به جهنمش و نه به هیچ چیزه دیگش فکر نمی کنند....
گفتین: "میگن مرگ حقه"
احتمالا اون افراد که به خودکشی دست می زنند میخوان حقشونو خودشون زودتر بگیرن.
و میگن حق گرفتنی است نه دادنی :دی
به نظرم این نوشته این توانایی رو داره که بدون پرورش آن مخاطب رو جذبش کنه....
مشخصه که هرچیز به ذهنتون رسیده بدون سانسور نوشتین....
و این شاید باعث اطاله شده باشه
و خواننده کمتر جذب بشه تا آخرشو بخونه
ولی محض کنجکاوی تا آخرش احتمالا همه میخونند...
و آرامشی که در پستهای قبلیتون در این وبلاگ حس میکردم توش نبود...البته این به نظرم طبیعیه ....
چون میدونم از انتقاد خوشتون میاد تصمیم گرفتم همون عینک بدبینیه آرزو شده رو برای این نوشته بزنم :دی
امیدوارم نوشته ی بعدیتون در مورد زندگی و امید به اون باشه :)

در پناه حق سلامت باشین.


سلام!

ممنون یایت نظر!خوشحالم که انتقاد کردین!

"این شاید باعث اطاله شده باشه " ،"و خواننده کمتر جذب بشه تا آخرشو بخونه" ،"آرامشی که در پستهای قبلیتون در این وبلاگ حس میکردم توش نبود".

خیلی خوبه!
یا علی

س -ف پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 09:07 ق.ظ http://swan.blogsky.com

سلام اقای وطن دوست
نکته شماره ۱: من هنوز ۱۸ سالم پر نشده٬پس قاچاقی این پست رو خوندم!
ن ش ۲: در بداهه نویسی هم موفق عمل کردید.خوشمان امد.
ن ش۳:بهترین روش خودکشی اینه که شیر گاز رو باز کنی و چند تا نفس عمیق بکشی...به همین راحتی...
ن ش۴:ضرر نداره که٬یه وقتم برای من بذارید.اگه یه روز امید زندگی ام و بزرگ ترین داشته ام رو از دست دادم٬بیام خومت تون...
می شه؟
می شه خدا رو از دست داد؟

سلام!

یعتی اینقدر در نا امیدی و مرگ اوسا شدم؟!:دی

از دست دادن خدا کاری نداره!

یا علی

هیفا پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 11:33 ق.ظ

سلام!
الآن که تازه این پست رو خوندم مغزم هنگ کرده ... تا حالا با این همه نوآوری روبه رو نشده بودم!!!
فرصت کنم بعدا میام نظرمو میگم ... ولی فعلا به این نتیجه رسیدم که شما در بداهه نویسی بسیار توانا هستین!
ضمنا حقشون رو به دیگران هبه می کنن حبه نمی کنن!

سلام!
ممنون از تعریف!
بی صبرانه منتظر نظرتون هستم!

اوه! ممنون! یادم نبود که حبه کردن مال تریاکی هاست! :دی

منتظرم
یا علی

امین پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 11:57 ق.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام
۱- هر وقت می یام و این شکلک های بی مصرف رو میبینم خجالت میکشم!
۲- من فکر میکنم ریشه این عمل در غرب اون حس بی پاسخ با خدا بودن هست.خیلی سعی می کنند اونو با چیزهای مزخرف دیگه پرش کنند ولی معلومه که نمیشه.
۳- سعی کن همه یادداشت هات رو همین طوری بنویسی، خیلی قشنگه! راستی خیالت راحت، بنده نمیرم قاطی اینها! شرکت ما یعنی follow me and get rid of hell در خدمت شماست!
4- الآن دارند اذان ظهر با صدای آقای صبحدل که دیروز مرحوم شدند رو پخش می کنند، همه لطف کنند براش فاتحه بخونند.

سلام!
حاجی چشات قشنگه! :دی
اماده همکاری هستیم داداش!:دی

خدایش رحمت کناد!
یا علی

ابر خطا پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 04:09 ب.ظ http://parvaz8.blogfa.com

سلام عالی بود تونستی بیا

امین پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 04:57 ب.ظ http://jailor.tk

وبلاگ جالب و قشنگی دارین خوشحالم میشم به ما هم سر بزنید

رستگار پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 06:50 ب.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
به به! چه نوشته داغی! مثل اینکه تازه از تنور در اومده! :)
می گن هر چیزی تازش بیشتر می چسبه!

البته من کوچیکتر از این حرفام که بخوام از شما انتقاد کنم و به نظرم نوشتتون از نظر محتوا مشکلی نداره. فقط چنتا مشکل ویرایشی داره که با توجه به فی البداهه بودنش طبیعیه.

یه دسته هستن که با دل و جون استقبال میکنه...

از طنز نوشتتونم خیلی خوشم اومد
راستی در مورد خودکشی اینترنتی باید بگم که آمارش تو ایران بیشتره چون از دست این سرعت پایین آدم بعضی وقتا دوست داره سرشو بکوبه به دیوار و در موارد خیلی حاد خودکشی کنه! :دی
یه پیشنهادم دارم!
اگه فرصتشو دارید بازخونی شده این متنم بذارید.برام جالبه بدونم تو بازبینیش به چه نکته هایی توجه می کنید.
ممنون
در پناه حق

سلام!
انتقاد کوچیک و بزرگ نداره! شما بفرمایید!:)

"چنتا مشکل ویرایشی داره " به این میگن انتقاد! :)

در اسرع وقت این کار رو میکنم ولی بشرط انتقاد دوستان

ممنونم!خیلی زیاد
یا علی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 07:06 ب.ظ

سلام خوبی
علیرضا جان
تنوع ایده ها خوب بود
تعداد و ترکیب و تنوع وا‍‍ژهای به کار برده مناسب و به جا بود ین حاکی از اینه که هنگام وندن کتاب یا روزنامه به فارسی به چینش واژه ها دقت داری.
جمله بندی ها یه چیزی تو مایه های ادبیات عامیانه و ادبیات روزنامه ای بود که اگر باز خوانی بشه متن خوبی از کر در می اد بهت تبریک میگم میتونی بنویسی!!!!!!!!!!!!!!
جلب نظر خواننده هم بستگی به خواننده و مقدار درکش از موضوعش داره در و اقع و قتی واسه طیف وسیعی بخوای بنویسی واسه هر طیف بخش از نوشته میتونه جذاب باشه و اغلب هم فقط همون بخش رو میخونن و از بقیه ش میگذرن
غلط املای خاصی هم ندیدم.واسه جلب نظرش باید ابتدای نخست نوشته جالب باشه که خیلی خوب شروع نکردی.(شرمنده )
گاهی وقتها آدمهایی رو دیدم که آرزو میکرم کاش واسه این جور آدمها خود کشی دروازه ورود به جهنم نبود و یا شهامت این کار رو داشتن

سلام بر تو!

"اگر باز خوانی بشه متن خوبی از کر در می اد"
"باید ابتدای نخست نوشته جالب باشه که خیلی خوب شروع نکردی"

"جلب نظر خواننده هم بستگی به خواننده و مقدار درکش از موضوعش داره در و اقع و قتی واسه طیف وسیعی بخوای بنویسی واسه هر طیف بخش از نوشته میتونه جذاب باشه و اغلب هم فقط همون بخش رو میخونن و از بقیه ش میگذرن "


بابا ! انتقاد کن! :دی
شرمندگی نداره که!

دستت درد نکنه! به نکات خوبی اشاره کردی!

یا علی

مهدی پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 07:08 ب.ظ

موفق باشی(بالای من بودم)

امین پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 10:14 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

راستی علیرضا، شرکت شما همراه drag کردن drop هم میکنه؟!
راستی، مثل اینکه "امین" تقلبی هم دراومده!

به روزم

drag ,drop, push,pull,....
همه کار میکنه! :دی

امین تقلبی نداریم!
یا امین هست یا نیست!:دی

س.ح جمعه 15 آبان 1388 ساعت 09:57 ق.ظ http://badbadakeabyy.persianblog.ir

سلام..اقای وطن دوست..
۱.به نظرم..بیان این واقعیت تلخ درقالب این مطب طنز کار قشنگی بود..حالا که میگین بداهه هم هست که دیگه حرف نداره..
۲.مگه نمیگن خدا از هر کسی به اندازه خودش توقع داره..به نظرم اینایی که دست به این کار میزنن شاید واقعا راه دیگه یی به ذهنشون نمیرسه...حالا این که چرا نمیرسه جای بحث داره ها...شاید..بیخیال ...خدا کنه خدا یه تخفیفی تو عذابشون بده.

۳.در مورد اون قرص هایی که گفته بودین.والا من نشنیده بودم.دی .ولی استادمون هفته پیش سر کلاس در مورد زنده شدن ادما تو قبر میگفت که بعضی از کسایی که دچار ایست قلبی میشن و میبرنشون بیمارستان . بعد از شک و عدم تاثیرش هم خیلی راحت اونا رو به سرد خونه منتقل میکنن..اینا ممکن که بر اثر یکسری عوامل بعد از گذشت یه زمان خاص دوباره زنده بشن..

۴.راستی ممنون که اومدین..شما خوبین؟

سلام!
خدا از هر کس به اندازه خودش توقع داره؛ درسته!
ولی خدا در دسترس همه ادما از بدو تولد تا دم مرگ قرار داره.

کسی که این کار رو میکنه از خدا هم نا امیده
ایا برای این ادم که میتونسته توکل کنه بهانه ای هست؟


ممنونم از تظرتون

شکر خدا! خوبم!ممنون
یا علی

سهیل جمعه 15 آبان 1388 ساعت 11:00 ق.ظ http://daypic.blogfa.com

سلام.

جالب بود ... ممنون...

تا یادم نرفته بگم ... با تخم مرغ تقلبی به روزم...

یاعلی.

سلام!
اقا ما اومدیم!

امین جمعه 15 آبان 1388 ساعت 02:37 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

به اینجا سر بزن شاید شکلک ها درست بشه:
http://tools.blogsky.com/1387/04/14/post-7/

اخه مومن!
من از همین جا گرفتم :دی
یا علی

س.ح شنبه 16 آبان 1388 ساعت 09:49 ق.ظ

سلام..
حق با شماست..
نمیدونم چرا دلم سوخت ..یاد یکی از دوستام افتادم.که این بلا را سر خودش اورد...
ممنون

سلام!
:)

امین شنبه 16 آبان 1388 ساعت 11:25 ق.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام سه باره!
برای همون وبلاگ هست ولی فرق میکنه.قبلی که بهت معرفی کردم برای هر قالب بلاگ اسکای بود که توی اینترنت پیدا میشه ولی این یکی طرف ورداشته قالب های خود بلاگ اسکای رو درست کرده.فقط کافیه کپی پیست کنی.برای من که داره کار میکنه، می بینه که! یه قالب انتخاب کن که به فضای وبلاگت شبیه باشه.

سلام!
دستت درد نکنه!
امتحانش میکنم
حالا فعلا از شمایل گذشته استفاده کن تا ببینیم چی میشه!:)
یا علی

یه آشنا شنبه 16 آبان 1388 ساعت 06:45 ب.ظ

سلام
استفاده از کلمات در نوشتنتون بسیار خوبه. این رو من تضمین میکنم، آخرشین بابا...! به نظرم شما میتونید طنز تلخ نویس خوبی باشین!
راستی این یعنی چی؟:
"مثل این خز و خیلا نه!"
دعا میکنم که روحیه معنوی و اعتقادیمون اونقدر بالا بره که به فکر همچین غلطایی یه وقت نیفتیم.
یاعلی

سلام!
قربونت

"نه مثل این خز و خیل ها"

الهی امین

یا علی

هیفا شنبه 16 آبان 1388 ساعت 10:52 ب.ظ

سلام!
یه کامنت خیلی طولانی براتون نوشته بودم ... داشتم خط آخر رو می نوشتم که کامپیوتر بی دلیل خاموش شد ! الان نمی تونم دوباره تایپشون کنم... اگه شد بعدا میام!

سلام!

عجب!
دستتون درد نکنه!

یا علی

مهدی یکشنبه 17 آبان 1388 ساعت 06:21 ب.ظ

سلام خوبی
javascript:void(0);
شرمنده اصولا من صاف حرفم رو می زنم!!!1
تازه وقت نداشتم کم نوشتم!!!!!!!!!!!!!(شوخی کردم)
واقعا گفتم باز نویسی بشه متن خوبی از کار در می اد!
خوش بگذره
موفق باشی

سلام!
باز که گفتی شرمنده!

دستت درد نکنه
یا علی

هدی یکشنبه 17 آبان 1388 ساعت 06:47 ب.ظ

سلام و عرض خسته نباشید.

سلام!
ممنون از لطفتون
یا علی

301040 یکشنبه 17 آبان 1388 ساعت 08:26 ب.ظ http://301040.blogsky.com

می دونی که "drag me to hell" اسم یه فیلمه...
خیلی هم بی ربط نیست

سلام!
اره! ولی ندیدمش!
حالا که گفتی برم ببینمش!:)

یا علی

هیفا دوشنبه 18 آبان 1388 ساعت 08:46 ق.ظ

سلام!
اومدم که اگه خدا بخواد بالاخره نظرمو بگم :
اول انتقادها:
یه قانون غیر شرعی که پایبندی بهش ضرورت داره رعایت قواعد نگارشی و درست نوشتن کلماته !(اینو دوستان هم گفته بودن ولی چون به نظرم خیلی مهم بود من هم تاکید کردم)
و دیگه این که : نوشته تون تقریبا یه روال منظم و منطقی رو از اول تا آخر طی می کنه! ( فراز و فرود زیادی نداره!)قلمتون انقدر خوب هست که بتونه مخاطب رو جذب کنه ولی غافلگیرش نمی کنه! در حالی که خیلی از جمله ها تون پتانسیل غافلگیر کردن خواننده رو دارن ولی چون توی نوشتن یه روندخاص رو طی می کنین اثر خودشون رو نمی ذارن! پیشنهاد می کنم اگه یه بار دیگه خواستین بازنویسیش کنین ساختمان نوشته تون رو به هم بریزین و از اول بنویسینش!
اینا هم خوبی های نوشته تون:
نوشته تون عالی بود!هم روان بود هم مطلب رو به خوبی پرورش داده بودین هم از موضوع اصلی منحرف نشده بودین!
اینکه مطلب رو به طنز نوشتین تو ی جذاب شدنش خیلی موثره و تا حدود زیادی هم تلخی موضوع نوشته رو از بین می بره!(توی طنز نویسی واقعا استعداد دارین!استعدادتون رو دریابین!)

سلام!
یک دنیا تشکر بابت نظر خوبتون!

نگاه که میکنم ،میبینم که تمام انتقادات وارده!
از تعریف ها تشکر میکنم!
راستش انگار بد موقعی به این استعداد پی بردم!پس مجبورم بدون استاد دریابمش! :دی
دعا کنید اگه استعذاذی در این زمینه دارم ،در راه درستش خرج کنم به بیراهه نرم!مثل بعضی از طنز پردازان که فقط باید گفت خدا بدادشون برسه!

یا علی

هیفا دوشنبه 18 آبان 1388 ساعت 08:50 ق.ظ

ولی به نظر من مهم ترین حسن نوشته تون اینه که آدم رو به فکر فرو می بره!
من فکر می کنم خدا اگه مشکلی به آدم بده قبلش حتما توانایی حلش رو هم داده اگر نه حداقل توانایی تحمل کردنش رو به آدم داده!به نظرم اشکال از نگاه آدمای ناامید به این دنیاست نه از خود این دنیا!
ببخشید که خیلی حرف زدم !(خودتون گفتین مراعات نکنم)
موفق باشید!

خدا رو شکر که لحظه ای بنده ای رو به فکر فرو برد!

تشکر! ممنون که مراعات نکردین

زنده دل باشید

التماس دعا
یا علی

س.ح سه‌شنبه 19 آبان 1388 ساعت 09:36 ق.ظ

سلام..
اپ هستیم یه کم..
وقت داشتین بیاین از اون طرفا..
التماس دعا

سلام!
قبلا اومدم ولی وقت نظر نبود!
اومدم برای نظر و عرض ادب! :)
یا علی

Maryam پنج‌شنبه 21 آبان 1388 ساعت 11:45 ق.ظ http://www.sohagol.blogfa.com

سلام
به به انواع خودکشی
راستی کی و کجا میتونم با خود عزرائل یه گپ کوچیک بزنم
حتما شما باهاش ارتباط دارید دیگه نه ؟
خوبه حتما بهم خبر بدید ممنون میشم .
و اما مطلب کلی : بله مرگ حقه و باید باهاش کنار اومد اما چه جوری خب معلومه باید اونقدر به خدا نزدیک بشیم که موقع رفتن به پیشش دیگه نگران هیچ چی نباشیم .
ولی خدا وکیلی خیلی سخته ها
ممنونم مطلب خوبی بود
موفق باشید

سلام!
حضرت عزرائیل همواره در خدمت هستند . فقط برای زیارتشون منتظر اجازه مافوق ایستادند! :دی
نگران نباشید! بزودی برای همه میاد این پیک خوش خبر! :دی

ممنون
یا علی

مهرگان پنج‌شنبه 21 آبان 1388 ساعت 03:25 ب.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
خوب هستین جناب مهندس اعظم؟
فردا روز دحوالارضه
روز که خداوند زمین را از زیر کعبه گسترانید
روزی که مصاف شد با حرکت امام رضا ع به خراسان
به قول میرداماد : این روز به امام رضا(ع) اختصاص داره
در این روز :
یادتان بود و باران گرفت دعایی به حال این بیابان کنید

خدا خیرت بده مگه 9 ریشتری هم داریم؟ تو این بازار داغ شایعه تو هم بگو زلزله 9 ریشتری !! بعضی از مردم هم از خداشونه !!می بلعند این چیزا رو!!

سلام!
التماس دعا!

ااا! 9 ریشتری نداریم؟! :دی
خوبه دیگه! ازشون سند میخوای، اونا هم کامنتدونی تو رو ادرس میدن! :دی

یا علی

س.ح شنبه 23 آبان 1388 ساعت 12:09 ب.ظ

جهان بر کام دل خویش دیدم
چو بنهادم برون از خویش گامی..

سلام..
این بیت شعر رو امروز شنیدم..
راستش من با اون ؛ گامی: اخرش مشکل دارم.
نه این که بگم دنیا به کامم نیست ولی فکر میکنم برداشتن اون یه گام خیلی سخته..
فکر کنم این سوالم بر خلاف سیاست های عملکردی شرکت شما باشه..
ولی پیشنهادی برای چجوری برداشتن این گام ندارین؟؟
ممنونم

سلام!

شعر قشنگیه! مطمئن نیستم ! فکر کنم مال سعدی باشه!

شرکت ما شما رو به جهنم میبره! اگه میخواهید نرید جهنم به توصیه های ما بصورت وارونه عمل کنید! :دی

ببینید! بنظر من، این دل ادمیزاد برای خالی بودن افریده نشده!
جای خداست! اگه خدا نباشه یکی دیگه میاد توش که جز هوس چیز دیگه ای نیست! و این هوس ،خود ادمیزاده ! همینی که به "من" تعبیر میشه!
وقتی که از "منیت" گذشتی چیز دیگه ای رو بهت نشون میدن!

هر چه در این پرده نشانت دهند
گر نستانی به از آنت دهند

دقت کردین بعضی وقتها که ازمون میپرسند چرا فلان کار رو کردی ، میگیم "دلم خواست!" ؟
این "دلم خواست" کار رو خیلی خراب میکنه!

شاید خیلی از مواقع این " دلم خواست" گناه نباشه ،ولی تو رو به "من" بودن نزدیکتر میکنه تا به " او" بودن!

روزی رجبعلی خیاط در جلسه وعظی بود که یک دفعه ضعف کرد و تقاضای لقمه ای غذا کرد! دو لقمه براش اوردند! هر دو لقمه رو خورد!بعد از مدتی متوجه شد که صفای باطنش کم شده!
توی عالم معنا بهش گفتند که تو با اون یه لقمه ضعفت برطرف شد!چرا لقمه دوم رو که از روی هوس بود خوردی؟!

ولی برای ادمایی مثل من که به گناه "نه" نمیگیم! این حرفا زیادی بزرگه! :دی

این ادم بود که جهان رو بر کام خویش دید!چون میگفت : وقتی شمع رو خاموش میکنی با یاد او و برای او خاموش کم!با یاد او و برای او بخواب!

یه خاطره ای از یک شهید میخوندم که از یه شهید دیگه نقل کرده بود!
توی سنگر چایی اوردن...همه چایی خوردن و یه استکان موند و سرد شد و هیچکس نمیخورد...این شهید این چایی رو خورد و بعد پشیمون شد و گفت : همون یه چایی حق تو بوده! چرا خوردی؟دومی هوس بود! ....این شهید روز بعدش برای تنبیه کردن خودش روزه گرفت!

پر حرفی کردم
انشا..ا که شما در رهایی از هود موفق باشید
یا علی

س.ح یکشنبه 24 آبان 1388 ساعت 05:10 ب.ظ

سلام..من یه کم شعر رو اشتباهی نوشتم اومدم تصحیح کنم..
جهان یکسر به کام خویش دیدم
چو بنهادم برون از خویش گامی..

ممنون که جوابم رو جامع و کامل دادین..
یه سوال کوچولوی دیگه هم داشتم که بعدا میام میپرسم

یه دنیا ممنون

سلام!
ممنون بابت اصلاح!

البته این جوابهایی که دادم به این معنی نیست که من عمل میکنم!
این چیزایی که گفتم برای من آرزو که برای بعضیها خاطره است!

با کمال میل
یا علی

س.ح چهارشنبه 27 آبان 1388 ساعت 12:35 ق.ظ

اگر محول حال جهانیان نه قضاست,

چرا مجاری احوال برخلاف رضاست...

سلام..
اقای وطن دوست میدونم کلن این سوالی که میپرسم خیلی از من بعیده ..ولی مامانم همیشه میگه دونا هم دونست و هم پرسید..نادون نه دونست نه پرسید..بدونم بهتر از اینه که ندونم و بمیرم دیگه نه؟/یا این که من که خودم این موضوع رو نمیدونم پس فردا چه جوری میخوام به یکی دیگه منتقل کنم..

خیلی بد ولی من نمیدونم چرا برای پدیرفتن هر چیزی باید دلیل داشته باشم..
سوالم در مورد این شعره..چرا ادما هر اتفاقی که براشون میافته میذارن به حساب قسمت..من در بیشتر موارد به هیچ وجه نمیتونم که پای قسمت رو به میون بیارم اگه اتفاقی بر خلاف خواستم باشه میذارم به حساب کم کاری و یا اشتباه خودم..
تو قران اومده که یه چیزایی در مورد ما ادما مکتوبه و از قبل پیشبینی شده...من این موضوع رو قبول دارم..ولی این وسط چه جوری میشه به جبر معتقد نشد...خدایی نکرده فکر نکنین من به جبر معتقدمااا نه اصلا...من اگه گاهی نتونم دلیل بعضی از حرفایی که خدا بهمون زده رو بفههم چون به خدایی خدا اعتقاد دارم و میدونم کارش درسته حرفش رو میپذیرم..
ولی کلن تا کجا ؟ کی؟ واسه چه جور اتفاقایی میشه گفت که مکتوبه..ما توش نقش نداریم.../؟

ببخشین که این همه حرف زدم..

وای چه طولانی شد...

سلام!

چرا این سوال از شما بعیده؟! سطح سوال پایینه؟! :دی
باید بگم که این سوال موضوع بحث علمای بزرگه!

راستش کج فهمی این موضوع ،باعث کاهلی و تنبلی عده ای شده !
اگر تمام اعمال انسان جبری باشه ، در اینصورت پاداش و جزا و حساب و کتاب ، امر مسخره ای میشد!همونطور که ادم دیوانه رو بازخواست نمیکنن! چون اختیاری از خودش نداره!

قضای خدا بنا شده بر شایستگی پدیده ای که قراره اتفاق بیفته و زمانی که پدیده ای شایستگی وجود رو پیدا کنه ،خدا حکم میکنه که اون چیز بوجود بیاد!
ایجاد این شایستگی بدست انسان صورت میگیره! بوسیله اختیاری که به انسان داده شده .
مثلا در جامعه ای فساد زیاد میشه.قضای الهی بر این است که بر این جامعه بلا نازل بشه ! این اختیار بدست انسان بوده که از این بلا جلوگیری کند! و به او تذکر داده شده بود و لی انسان گوش نمیکنه! پس قضای الهی به قدر تبدیل میشه و بر اهلش نازل میشه!

یا مثلا وقتی نهالی کاشته میشه ،در صورتی که این نهال شایستگی درخت شدن داشته باشه یعنی شرایط محیا باشه قضا بر ان است که به درختی تبدیل بشه و میوه بده! با توجه به اینکه درخت از خودش اختیار نداره ،ولی محیا بودن شرایط اینجا مطرح میشه!

حالا ممکنه شما به واسطه صله رحمی که انجام دادید شایستگی این رو داشته باشید که در حادثه ای از مرگ نجات پیدا کنید!

ولی این نبایدباعث بیکاری و تنبلی بشه که انسان دست روی دست بگذاره تا ببینه خدا چی حکم میکنه؟! بلکه باید با تلاش ،عمل و اختیار خودش شرایط و شایستگی لازم رو فراهم کنه!


من توصیه میکنم که سخنرانی علامه جعفری رو با موضوع "جبر و اختیار" گوش کنید! به خیلی از سوالها خواب میده!

یا علی

س.ح شنبه 30 آبان 1388 ساعت 11:20 ق.ظ

سلام..
بله حتما سعی میکنم که گوش بدم..ولی بامرتونمیشه از هر کی در این مورد سوال میپرسم یه جوری منو میپیچونه..این اخری هم گفت که این امور از اموری که نباید در موردش سوال بپرسیم در حوضه درک ما نیست..
ولی چند روزی که دارم به بکی از اتفاقایی که برام افتاده فکر میکنم..موندم به کدوم یکی از این حسابایی که شما گفتین بذارم..
ولی ظاهرا فقط باید ازش درس بگیرم
به دلیلش فکر نکنم..

سلام!
کسی که دلش رو صاف کنه، متوجه میشه که کدوم ناشی از عشق بازی با خداست و کدوم ناشی از اشتباهات محضه!

التماس دعا
یا علی

س.ح دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 08:31 ق.ظ

سلام..
ببخشین اقای وطن دوست من دفعه پیش ۲ تا کامنت تو این پست گذاشته بودم که یکیش تشکر بود ولی احتمالا اولی ثبت نشده...در کل واقعا ممنون که جوابم رو با حوصله دادین..این نکته اخر هم تذکر به جایی بود.
به خاطر ادرس اون فایل صوتی هم یه دنیا ممنون
داشتم فکر میکردم که از کجا پیداش کنم.

راستی من از گذاشتن اون کامنت توی پست بعدی اصلا منظوری نداشتماااا

یا علی

سلام!
خواهش میکنم!
از گذاشتن کدوم کامنت منظوری نداشتید؟!

یا علی

س.ح چهارشنبه 4 آذر 1388 ساعت 08:46 ق.ظ

سلام..
من کلی ذوق زده شده بودم که اولین نفری هستم که برای پست جدیدتون کامنت میذارم..
ولی نمیدونم چرا غیب شدم..همین
این شکلک هاتون هم که الکیه پس مجبورم ادرس اونی رو که میخواستم بذارم اینجا بدم
{ ردیف اول از سمت چپ از بالا به پایین شکلک چهارم بالای اون شکلک سبزه} دی

سلام!

اهاا! :)

ااااا! یعنی چی الکیه!؟ واقعی اند! فقط کار نمیکنن!! :دی

از شیوه ابراز احساساتتون خیلی خوشم اومد! :)

یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد