۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

حس..............ین


دارم به بزرگی و دهان گیر بودن  بعضی از اسمها  فکر میکنم.


بعضی از اسمها چقدر جالب به بعضی شخصیتها میخوره !


و چقدر زیبا با نقشی که در تاریخ ایفا میکنن هماهنگ میشن.


من فکر میکنم که خدا در اسم گذاری انسانها دخالت میکنه


درسته! بعضی از  اسمها بخاطر کارهایی که صاحبانشون انجام میدن بزرگ میشن


ولی قبول کنید که بعضی از اسمها ذاتا بزرگ هستن و همینطور اختصاصی


یعنی اسمها منتظر نشستن که صاحبش یه کاری بکنه که در خور اون اسم باشه


تا بحال به «حسین» فکر کردید؟


فکر کردید که اگه اسم امام حسین یه چیز دیگه بود چه اتفاقی میافتاد؟


مثلا اسم «بابک» رو بجای حسین بکار ببریم....بگیم  امام بابک (ع)


اخر سر هم تمام اعمال و سوابق و باقیات و صالحات امام حسین رو هم  با اون یکی کنیم!


شاید بگیم که بابک هم اسم قشنگیه...بله قشنگه!


ولی.... 

توضیح نمیدم ! میگذارم بعهده شما


تا بحال اسم حسین رو مزه مزه کردید؟


چند بار اسم حسین رو مزه مزه کنید!


دوست دارم مزه دهانتون رو بدونم...اگه بدونم  که حسش کردین  برام کافیه


من امتحانش کردم


(چند روز پیش رفته بودم  یکی از کافی شاپهای معروف. تست قهوه گذاشته بودند


یعنی بطور مجانی انواع قهوه رو بهت میدادن و بعد از خوردن باید نظرتو در مورد  اون نوع قهوه


خاص میگفتی و با بقیه مقایسه میکردی....هر کسی با تمرکز مزه مزه میکرد بطوری که انگار به


هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنه،بعد نظرش رو میگفت.از اونجا بود که این ایده به ذهنم رسید که 


اسمهای مختلف رو مزه مزه کنم)



مزه "حسین" چطوره؟


بنظرتون این ازمایش روی کسی که حسین رو نمیشناسه( ما خیلی میشناسیم!!!!) چطور جواب میده؟







نظرات 11 + ارسال نظر
رستگار یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 11:34 ق.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
در این مورد به تجربه باهاتون موافقم!
عجیبه ولی تاحالا چندبار برام پیش اومده که اسم کسی رو نمی دونستم ولی به نظرم اومده که بهش میاد اسمش فلانی باشه و همونم شده!!!!
حتی برای یکی در مورد من همین اتفاق افتاد! تا اسممو بهش گفتم گفت خیلی بهت میاد که اسمت این باشه!
و اینکه خدا در نامگذاری آدما دخالت می کنه! جالب بود!!

حتی در مورد ائمه اطهار مثلا اگه اسم امام حسین و امام علی عوض می شد! به نظر جالب نمی شو
شایدم به این خاطر باشه که به این اسامی روی این شخصیت ها عادت کردیم...
ولی به نظر من اسم حسین قرمزه! رنگ و بوی خون داره! خونی پاکتر از هر چیزی که فکرشو کنید. قرمزم که مصداق عشقه! عشقم یعنی از خودت و هرچیزی که بهت تعلق داره گذشتن! از خود گذشتگی هم یعنی عظمت و بزرگ شدن! پس باز هم می رسیم به همون اول متن خودتون که اسم حسین بزرگه! اینقدر بزرگ که از احساس ما فراتره و ما فقط به اندازه درک محدود خودمون حسش می کنیم...

مهرگان یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 11:48 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
خوب هستین جناب مهندس؟

حسین یه اسم آسمانیه که از سوی خداوند انتخاب شد.

نام های احمد و محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین،نام های عرشی و آسمانیند، نه زمینی و ازسوی خداوند براین پنج وجود مقدس عالم آفرینش انتخاب شدن.

پیامبر عزیز خطاب به اهل بیتش :
خدای متعال برای من اسمی از اسمهای خودش منشق کرد، او «محمود» است و من محمد، و برای تو نیز اسمی از اسم های خودش را; او «علی اعلی » است و تو «علی ».اسم های حسن، حسین و فاطمه را هم ازاسم های خودش منشعب کرد. پس ای حسن!او «محسن » است و توحسن، و ای حسین! او«ذوالاحسان » است و تو «حسین » و ای فاطمه!او«فاطر» است و تو فاطمه...

امیدوارم اونایی که سعادت داشتن این اسم ها رو دارن لیاقتش رو هم داشته باشن!!

اسم شما هم ترکیبی از اسم دو بزرگواره : علی (ع) و کسی همه دوست و دشمن از او راضی بودن و به رضا ملقب شد!!


پ ن : لازمه برای حرفام سند بیارم؟؟


مهرگان یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 11:54 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

ایام محرمه
خوبه یادی کنیم:

http://alef.ir/1388/content/view/58179/

س.ح یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 12:47 ب.ظ

سلام..
نمیدونم چرا ولی همزمان که دارم این نام رو به زیون میارم اروم اروم یه حزن کوچیک و گرم دلم رو فرا میگیره..

ممنون مطلب متفاوتی بود
من هم اپ هستم.

هدی یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 01:58 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام آقای وطن دوست
من هم به این اسامی مبارک فکر کردم..
جدای از معانی که دارند چیزایی به ذهنم میاد.
مثلا محمد مهربانی میاد تو ذهنم.
علی نور میاد تو ذهنم...
فاطمه پاکی میاد تو ذهنم
حسین عظمت میاد تو ذهنم
حسن بخشندگی میاد تو ذهنم.
و...
ولی حسین خیلی عظمت داره به نظرم ..خیلی!

به قول مهرگان عزیز امیدوارم کسانی که این اسامی رو دارن حرمت این اسامی رو حفظ کنن و روح
خودشونو به این اسامی نزدیکتر نمایند

و این چیزا شاید اثرات تلقینیه که از اندک شناخت
بزرگواران صاحب این اسامی بهمون شده
نمیدونم اگه کسی ایشان را نشناسد چطور جواب میدهد..

یا علی.

امین یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 02:04 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام
ببخشید با اینکه بی مناسبت به ایام هست ولی گفتنش خالی از لطف نیست:
دوست پدرم تعریف می‌کرد اوایل انقلاب که توی جاده‌ها همه ماشین‌ها رو بازرسی می‌کردند توی یکی از ایست بازرسی‌ها یه سرباز ساده‌لوحی اسم این بنده خدا رو می‌پرسه، دوست پدرم میگه اسم من بهروزه، اون سرباز هم میگه دروغ نگو، بهروز که اینقدر لاغر نمیشه!!! کاشف به عمل اومد که این سرباز ساده‌لوح یک رفیق چاق و چله داره که اسمش بهروزه و این بنده خدا هم از اسم بهروز یک همچین آدمی تو ذهنش بوده! رفیق پدرم می‌گفت طرف کوتاه نمی‌یومد و یک مدت معطل شون میکنه چون بهشون مشکوک بوده!

***

آره علیرضا، هر اسم بزرگی علاوه بر مزه، رنگ هم داره.خانم رستگار درست میگند، رنگ حسین قرمزه...
ولی مزه... اینقدر این این اسم بزرگه که حواس ما نمی‌تونند مزه‌اش رو بچشند.

سیدامیرحسام یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 04:46 ب.ظ http://gharogati.blogsky.com/

یا حسین با نام نیکت عشق بازی می کنم
آنقدر در کوی عشقت یکه تازی می کنم
یاحسین دارم به لب چون نام زیبای تو را
با چنین نام نکوئی جمله سازی می کنم.

سلام
درسته بعضی اسم ها بزرگند! مثل
عباس
ابوالفضل
حسین...

دوستان شااره کردند من دیگه مطالب تکراری رو نمی گم...

نام حسین با غم و اندوه و اشک گره خورده!!
انا قتیل العبره
من کشته اشک چشمم

اما به نظر من اگه یه فرد که عناد و دشمنی نداشته باشه و فقط در مواجه با این اسم ها به باطن و فطرت پاک و خداییش مراجعه کنه! وقتی با این اسامی بزرگواران مواجه بشه ناخداگاه متاثر میشه!
فطرت، پاک و خدایی- اهل البیت (علیهم السلام) هم مطهر و خدایی!
آهن هم که جذب آهن ربا میشه!
پس...

مثل جریان توبه حضرت آدم! نمی دونم شنیدید یا نه! بنابراین اشاره می کنم.

در عرفات ، هنگامى که آدم به عرش نگریست و نامهاى مقدّس ‍ پنجگانه را دید و جبرئیل آنها را بدو تلقین کرد که : اى آدم ! بگو:
یا حمید بحقّ محمّد!
ویاعالى بحقّ على !
ویا فاطر بحقّ فاطمه !
ویا محسن بحقّ الحسن !
ویا قدیم الاحسان بحقّ الحسین علیه السلام ...!
هنگامى که نام پنجمین آنان را به زبان آورد، سیلاب اشکش ‍ جارى شد و قلبش خاشع گردید و گفت :
(چرا یاد و نام پنجمین آنان ، قلبم را مى شکند و سیلاب اشک را جارى مى سازد؟)
جبرئیل در بیان علّت آن به مرثیه سرایى حسین علیه السلام پرداخت و آدم و فرشتگان نیز شنیدند و گریستند. جبرئیل گفت: (بر فرزندت حسین در راه حقّ و عدالت ، مصیبتى فرود مى آید که همه مصائب ، در برابر آن کوچک است .)
پرسید: (آن مصیبت چیست؟)
جبرئیل گفت: (او تنهاى تنها و غریبانه ، با تشنگى وصف ناپذیرى به شهادت مى رسد. نه یاورى خواهد داشت و نه مددکارى. اى آدم! کاش او را در آن دشت غمبار مى نگریستى که از شدّت تشنگى و اندکى یار و یاور، فریاد دادخواهانه اش به آسمان بلند است ، امّا جز با شمشیرها و شراره هاى مرگ ، پاسخش را نمى دهند. سرش را از قفا مى برند و خیمه ها و حرم او را غارت مى کنند و سرهاى مقدّس او و یارانش را همراه بانوان خاندان وحى ، درشهرها مى گردانند.(*)

حالا چرا اصلا از دنبال این مطلب بین آدم ها می گردید! نمونه های بسیاری از حیوانات ، پرندگان و...

در میان حیوانات اهلى ، مرکب پیامبر (مرتجز) به آن حضرت اختصاص یافت .
این حیوان باوفا در تشنگى صاحبش بدو تأ سّى جست و روز عاشورا هنگامى که امام حسین علیه السلام پس از پیکار شدید و قهرمانانه اى ، ستونهایى از سپاه اموى را درهم شکست و به آب دست یافت ، این حیوان نیز لب بر آب نهاد، امّا منتظر بود که نخست صاحبش بنوشد. آن حضرت خطاب به آن حیوان فرمود:
(تو تشنه اى و من نیز تشنه ، خداى را سوگند تا تو آب ننوشى من نخواهم نوشید.)
حیوان سرش را بلند کرد بدین معنا که ، تا تو ننوشى من نمى نوشم .
امام حسین علیه السلام فرمود: (بنوش ! من هم مى نوشم .)
آنگاه دست مبارک ، به سوى آب گشود تا بنوشد که سپاه شوم اموى به سوى خیمه ها هجوم برد و آن حضرت آب را ریخت و براى دفاع از حرم خدا و پیامبر به عجله از شریعه خارج شد.(1)
آرى ! این حیوان حقّ شناس به اراده الهى از بیدادگرى سپاه اموى ناله جانسوز سر داد و فریاد مظلومیّت و دادخواهى او را، از شقاوت کسانى که فرزند پیامبر خویش را به جرم دفاع از حقّ و عدالت به خاک و خون کشیدند، طنین افکن ساخت و در حالى که پس از شهادت او از آن حضرت دفاع مى کرد خبر شهادتش را به خاندانش آورد.(2)
و نیز شتر ویژه پیامبر به آن حضرت اختصاص یافت ، که روز عاشورا بر آن نشست و براى دشمن سخن گفت . آن گاه دستور داد حیوان را به جایگاه خود بردند و تا شهادت امام حسین علیه السلام آنجا بود. امّا، پس از انتشار خبر شهادتش این حیوان آنقدر سرش را بر زمین کوبید که جان داد.(3)

*) بحارالانوار، ج 44، ص 245.
1)بحارالانوار، ج 45، ص 51.
2)بحارالانوار، ج 45، ص 60.
3)ذریعة النجاة ، ص 154، مقتل خوارزمى ، ج 2، ص 37 و بحارالانوار، ج 45، ص 7. در بحارالانوار جریان کشته شدن شتر نیامده است .

مامان عیسی دوشنبه 30 آذر 1388 ساعت 11:29 ق.ظ http://mardebozorgeman.blogsky.com/

سلام
از دیروز به مطلبتون فکر می کنم .
راستش مطلبتون را قبول ندارم
به نظرم اون مزه ای که شما میگید مربوط به امامته مربوط به فرزند علی و فاطمه بودن و در جوار پیامبر بودنه .
من دقیق نمیدونم اما ظاهرا قبل از امام کسی دیگه ای اسمش حسین نبوده کاش دیگه کسی این اسم را و بقیه اسم های خوب را نمی گذاشت و تقدس اون اسم ها با تمام معانی قشنگشون حفظ میشد .
یا وقتی کسی اسم نیکی داره تلاش میکرد مصادیق اسمش در عملش جلوه گر باشه متاستفانه این اتفاق به ندرت می افته
حق یارتون

فاطمه سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 01:41 ق.ظ http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام
فکر میکنم هنوز درست متوجه منظورتون نشدم ولی فعلا برداشتم رو میگم و اگه منظور شما چیز دیگه ای بود از مزه مزه کردن نام امام حسین (ع) بفرمایید ...
مزه نام امام حسین برای من با توجه به درک ناقصم اینه که از اون جایی که امام حسین آخرین نفر از 5 تن آل عبا بودند و بقیه ائمه معصوم از نسل امام حسین (ع) بودند بنابراین نام امام حسین (ع) برای من تجلی گاه ویژگی ها و صفات رسول الله (ص) - امام علی (ع) – حضرت فاطمه زهرا (س) - امام حسن (ع) هست و به نوعی تمامی ویژگی ها و صفات این بزرگواران رو ( شاید در مقیاسی کوچکتر) در منش و رفتار امام حسین می تونیم ببینیم ، که امام حسین قرار بوده تمامی این ویژگی ها رو به فرزندانشون ( بقیه ائمه معصوم ) هم منتقل کنند . به این علت میگم در مقیاسی کوچکتر که در کتاب اسرار آل محمد(علیهم السلام ) می خوندم که رسول الله (ص) به امام حسن و امام حسین نظر کردند و فرمودند : " به خدا قسم ، اینان دو آقای جوانان اهل بهشتند و پدرشان از این ها بهتر است . بهترین مردم نزد من و محبوبترین آنان در قلب من و محترم ترین ایشان در پیشگاه من ، پدر شما و سپس مادرتان است . احدی نزد خداوند افضل از من و برادرم و وزیرم و جانشینم در امتم و صاحب اختیار هر مومنی بعد از من علی بن ابی طالب ، نیست ... "
و در مورد انتخاب نام امام حسین (ع) در کتاب منتهی الآمال اومده که : شیخ طوسی و دیگران به سند معتبر از حضرت امام رضا نقل کرده اند که چون حضرت امام حسین متولد شد حضرت رسول (ص) اسما بنت عمیش را فرمود که بیاور فرزند مرا اسما ، اسما گفت آن حضرت را در جامه سفیدی پیچیده به خدمت حضرت رسالت (ص) بردم ، حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت ، پس جبرییل نازل شد و گفت : حق تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید که چون علی نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسی پس او را به اسم پسر کوچک هارون نام کن که شبیر است و چون لغت تو عربی است او را حسین نام کن . پس حضرت رسول (ص) او را بوسید و گریست و فرمود که تو را مصیبتی عظیم در پیش است خداوند لعنت کند کشنده او را
و البته در مورد انتخاب نام امام حسن هم همین طور بوده و نام پسر بزرگ هارون یعنی ( شبر) برای ایشون انتخاب شده که به عربی همون (حسن ) میشه . خلاصه اینکه با شنیدن نام حسین (ع) برا من ویژگی های رسول الله ، امام علی و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن تداعی میشه و این مزه به دهنم خوش میاد . توضیح اون چیزی که توی ذهنمه برام دشواره به هر حال امیدورم تونسته باشم منظورم رو برسونم .
روزگارت باد شیرین !شاد باش .

س سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 12:00 ب.ظ

حسین به انسان حس میده....یه حس عجیب که فک میکنم از همون اول که آدم ع بر حسین اشک ریخت تا ابد هر که برای امام حسین ع اشک بریزه این حس عجیب دست نمیده...
اسم حسین هم معجزه است خودش.هیچ بعید نیست که کسی بی شناخت از حضرت اباعبدالله با شنیدن نام حسین حزن تمام قلبش رو فرا بگیره...

ما که این چیزا حالیمون نیس من باب من تشبه بقوم فهو منهم عرض کردم!

س سه‌شنبه 1 دی 1388 ساعت 12:02 ب.ظ

یه کلمه رو جا انداختم:
یه حس عجیب که فک میکنم از همون اول که آدم ع بر حسین اشک ریخت تا ابد هر که برای امام حسین ع اشک بریزه این حس عجیب جز به اونها دست نمیده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد