۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

چرا "یا مهدی"؟



این عکسی که در قسمت بالای قالب وبلاگ میبینید  مربوط به گردنبندی هست که همیشه به گردن دارم و هیچ وقت ازم جدا نمیشه.


یادمه وقتی رفتم مشهد، با امین و علی و  علی اکرامی رفتیم بازار رضا  و از یکی از سنگ فروشها 


یه سنگ  عقیق سرخ یمنی بزرگ خریدم. اگه درست یادم باشه  امین یه "در نجف" خرید!


یادته امین؟!


از همون زمانی که خریدم توی این فکر بودم که روش چیزی بنویسم و  بندازم گردنم.


نزدیکای نیمه شعبان بود و تصمیم گرفتم یه "یا مهدی" روش بنویسم!


افتادم توی بازار که یه حکاک پیدا کنم که اهل نماز و خدا و پیغمبر باشه. تا اینکه بالاخره یکی پیدا


کردم و ازش قول گرفتم که بی وضو روش کار نکنه! قرار شد کار قاب کردن رو هم خودش انجام بده.


گفتم یه  "یا مهدی" برام بنویس! گفت:چشم!  چرا "یا مهدی"؟؟!  


منم با خنده میگفتم : پس یا کی؟؟


مشتری میومد و تا متوجه موضوع میشد میپرسید : چرا " یا مهدی"؟


گردنبند رو تحویل گرفتم.


هر کسی که این رو گردنم میدید ،اولین سوال این بود: چرا " یا مهدی"؟


یادمه توی هیئت هم که رفتم وقتی به امین نشون دادم ، اولین چیزی که پرسید: چرا  "یا مهدی"؟



این رو گفتم که اگه یه روزی  بچه های تفحص  ، یه گردنبند عقیق سرخ یمانی  "یا مهدی" نشان 


پیدا کردن، بدونن که مال منه!



نظرات 15 + ارسال نظر
مامان عیسی یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 09:33 ق.ظ http://mardebozorgeman.blogsky.com/

واقعا
پس یا کی ؟
نمیدونم من که اینطور احساس میکنم که خیلی نزدیک تر از بقیست
شاید برای اینکه امام زمان خودمونه شاید برای اینکه ایشونم تو این دوران زندگی میکنه و آدمای جور و واجورش را میبینه
البته بعضی هاشون را اگه نمیدید بهتر بود !!!!!!!!!!!
منم حسم نسبت به مهدی فاطمه (عج) فرق داره
آخ که چقدر دلم لک زده برای جمکران اما هر چی اذن دخول می طلبم صادر نمی شود
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وت است که باز آیی

سلام!
یا مهدی

من که اصلا تا بحال جمکران نرفتم.
یا علی

امین یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 10:35 ق.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام،
من شدیداً تکذیب می‌کنم! توی حافظه تاریخی کسی به گرد پای من نمیرسه، این سوال رو علی ازت پرسید نه من! اگه چیز دیگه‌ای می‌نوشتی می‌گفتم چرا یا...(!)
راستی، من هر چی بالای وبلاگت رو دیدم غیر از "صدای مظلومیت صعده" چیزی ندیدم، کجا قایمش کردی؟!

این سی‌دی رو چی کار کنم؟

سلام!

حداقل ضایعمون نکن مومن!!

به اون گندگی نمیبینی؟
بالاست دیگه!

راستش خونواده میخوان یه سری خرت و پرت برام بفرستند ولی با خداست که کی بفرستن!
میتونی اپ لودش کنی که من داونلود کنم؟

یا علی

هدی یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 12:33 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام

خوب نشونه ی خودتون رو دادین..
البته اگه اونوقت ما باشیم
و به بچه های تفحص بدیم نشونه ی شما رو ..

با این گردن بند احساس آرامش میکنین نه؟
درک میکنم!
..
یا علی
التماس دعا

سلام

خیلی دوسش دارم!
ولی باید مواظب بود که عادی نشه!
وگرنه فرقی با بقیه نداره!

من تمام سعیم اینه که عادی نشه!

ممنون
یا علی

رستگار یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 01:37 ب.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
زندگی ما تو این دوره مثل یه عملیاته با رمز " یا مهدی"...
پس یا مهدی تا ظهور مهدی!

یا حق

سلام!

جدا که همینه
یا مهدی

یا علی

301040 یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 03:10 ب.ظ http://301040.blogsky.com

آقا پس شهید شدنت حتمی شد!؟
:)
مبارکه اخوی!!!!

(راستی یه 2تا سی دی برات آوردم از ایران)

سلام

ما فقط حلوا حلوا میکنیم :دی

ما رو چه به این کارا؟!

بابا...با مرام...:دی

یا علی

سیدامیرحسام یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام
علی مبارکه.
الانم که بازار ترور کردن دکتر و دانشجوی دکترا داغه!
پس همه نشونی ها درسته!

شاید اینم آخرین پیغامم باشه!
لااقل برای یه مدت!
شایدم همیشه! (خودمم نمی دونم.)
"ترجیح دادم اینجا بگم"

فعلا خدا حافظ برادر و رفیق.
دلممون برا همتون تنگ میشه.

آری ای برادر...
صبح نزدیک است و ...

سلام!

اره جون تو...
از کنار هر دوچرخه و موتوری که رد میشم بوی شهادت رو حس میکنم :دی

کجا داری میری؟
چه خبر شده؟

یه آشنا یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 08:55 ب.ظ http://fellow.blogsky.com

سلام حاج علیرضا جان
بابا شهید، حالا کدوم منطقه قراره پیداتون کنن؟
حالا واقعا چرا یامهدی؟
ولی مرامت و عشقه... مثل اینکه با آقا بد سور و ساری راه انداختیا... حاجی تو انتخاب سرباز یه وقت پارتی بازی نشه...!

حاجی ما که امتحان داریم ولی بیشتر از شما داریم می چرخیم! کجایین؟

راستی وبلاگ سید امیرحسام چرا حذف شده؟! این چی می گه؟! نکنه...

یاعلی

سلام!

فرقی نمیکنه کدوم منطقه!! 1،2،3 .... ونک ، یاغچی اباد... :دی

پس یا کی؟

نه بابا!! چه سور و ساتی؟! همش فیلمه!!

والا من مثل شما! یهو تعطیل کرد!

یا علی

هیفا یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 09:10 ب.ظ http://yatura.blogfa.com

سلام!

قبل از اینکه وبلاگتون رو باز کنم و این پستو بخونم داشتم اینو گوش می کردم :
...اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
که دیدم آخرش رسید به بچه های تفحص!

شهید جنگ نرم ...!

گاهی خوبه آدم یه چیزی رو همیشه همراهش داشته باشه برای اینکه یه چیزای دیگه رو هیچ وقت فراموش نکنه!

سلام!

شهید جنگ نرم!!؟ چه باحال!!

یا علی

امین یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 09:16 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

اوه اوه خمپاره رو بپا!

به روزم

مهدی دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 03:29 ب.ظ

سلام سلام سلام سلام
خوبی علیرضا جان ؟
درس دادن خوش میگذره؟
تا حالا از نزدیک جسد هایی رو که بچه های تفحص پیدا کردن دیدی؟
اندازشون به ۱متر نمیرسه!از دید ما زیستی ها مشتی استخوان!پیچیده در کفن هایی که یه لایه مشمایی روشون رو گرفته مبادا از کفن باز شه و استتخوان هم شکننده ترند!
چی رو می خوای ببینی؟
شهادت رو ؟
و ما چه ببینیم ؟داغ بچهایی رو که اصلا از پدرشون خاطره ای ندارن؟
مادری که به یاد بچه اش ضجه سر میده و از هیبت شهادتش شهادتین می خونه؟
چی رو می خوای ببینی شهادت عین زندگیه؟
اصلا شهیدان زنده اند و روزی میخورند نزد خداوند؟تو به همین روزی خوردن راضی هستی عللیرضا جان؟
بهشت می خوای؟
چیه تکلیفت آیا از شهادت معلومه؟نبیینش چیه؟
به اینا جواب ددادی؟
اصلا جرات جواب دادن داری؟یا حتی یه قدم عقب تر فکر کردن ویا یکم پس تر طرح مو ضوع کردن؟
خدا به همراهت

سلام!

مهدی عزیزم چطوره؟
شکر خدا!

مهدی جان!
پدر بزرگ خود من هم چند سال پیشا توسط همین بچه های تفحص به ما بر گردونده شد!

این سوالهای قشنگت رو توی یک پست جدا گونه جواب میدم! چون سوالات با ارزشی پرسیدی!

کلا با مطالبی که مطرح میکنی خیلی حال میکنم!

قربونت
یا علی

س چهارشنبه 30 دی 1388 ساعت 11:25 ق.ظ

بابا اعتماد به نفس!!

بابا تفحص!!

کجاشو دیدید؟!
صحنه نارنجک بستن و به دور کمر و پریدن زیر تانکم رو ندیدید!! :دی

مهدی چهارشنبه 30 دی 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام خوبی علیرضا جان؟
ببین یه قول !لطفا !ببخش مزاحم میشم من گشتتم واسه تفسیر اهل سنت اگه تا اسفند بهم دادن که هیچ اگه ندادن و گیر آوردی می تونی واسم میل کنی؟اکه نمی تونی خودم به فکر بیفتم ؟
بابت بالا اولا ببخش که جملاتم ساختار جمله بندیش افتتضاح بود!
بعدم جوابش واسه من مهم نیست من قطعا باور دارم پس زمینه حرفی که میزنی لبریز از نگفته هاست.اما جواباش واسه خودت مهمه و واسه همه کسایی که دم از شهادت میزنن اما یادشون رفته هدف شهادت رو بفهمن!
خدا میزبان پدر بزرگتتون در بارگاه خودش باشه
در پناه خدا

سلام!

باشه !حتما!!

ولی باید یک سری مطالب رو بگم!
فکر میکنم الان وقتشه!

قربانت
التماس دعا
یا علی

داود چهارشنبه 30 دی 1388 ساعت 10:46 ب.ظ http://yaran1388.blogsky.com

سلام برادر

این سلام از نوع جبهه بود...

باور کن که لحظه ای در ذهن من این سوال شکل نگرفت که چرا یامهدی؟

راستش رو بخوای تعجب کردم که چرا امین این سوال رو پرسیده که وقتی نظرات رو خوندم تکذیبش کرده بود...خیلی خوشحال شدم از این نزدیکی دلها...

انشاالله پا جای پای مهندس بزرگ جنگ شهید باکری بگذارید...

خدواند شما جوونهای پاک رو برای ملت ایران سالم و تندرست نگه دارد...

چشم امید رهبری و ملت بزرگ ایران به امثال شماهاست...

یاحق

سلام دلاور!
این هم با لهجه جبهه بود! :دی

پس احتمالا اونایی که پرسیدن همچین اهل دل نبودن!!

دوستان چه دعا های خوبی بلدن!!ممنون!! :)

زنده باشید

یا علی

س.ح پنج‌شنبه 1 بهمن 1388 ساعت 08:03 ب.ظ

وای باورم نمیشه ۲ تا پست عقب موندم..
سلام
ببخشین که دیر اومدم..در تحریم به سر میبردم..الان هم قاچاقی اومدم..
با خوندن این پست یاد یه سخنرانی افتادم اقاه میگفت
امام زمان خیلی مظلومه..خیلی ..امام حسین با همه مظلومیتشون حداقل حضرت عباس رو داشتن ..
علی اکبر..و ...خلاصه ۷۲ تا یاری که تا اخرش باهاش بودن ولی قربون غریبی اقامون کدوممون قرار ...نه اصلا خون به دلش نکنیم باقیش پیشکش..

ما رو دعا کنین ..حیلی محتاجیم

سلام!
تحریم امتحانات؟

خیره!!
ما دعای گوی همه دوستان هستیم ! تک تک!! :)
یا علی

سید س جمعه 2 بهمن 1388 ساعت 02:40 ب.ظ

سلام استاد(حالا جدی استادین شما؟)

مراقب خودتون باشید جدا

دوستتون راست میگن ((همه کسایی که دم از شهادت میزنن اما یادشون رفته هدف شهادت رو بفهمن!))

شهادت آرزوی خیلی هاست!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد