۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

توکل و تعقل و ...

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

  

 

-آدمیزااد عاقله!‌فکر میکنه و مشکلش رو حل میکنه!  توکل به خدا معنی نداره! 

 

-توکل به خدا! هر جی خودش بخواد همون میشه!چرا فکر کنیم؟ 

 

-فکر میکنم و   به خدا توکل میکنم و انشا..ا خدا بهترین ها رو بفکرم میندازه...بهترین ها رو سر راهم قرار میده...بهترین رو .... 

 

-..... 

 

بحث توکل و تعقل ،"از شما حرکت و از خدا برکت" همیشه موضوع مورد مناقشه ای بوده که هر کسی بنا به طرز زندگیش یه جور باهاش برخورد میکنه. 

  

یه روز مرد عربی بدون این که شترش رو ببنده بنزد پیعمبر میاد. پیامبر ازش میپرسه: شترت رو چه کردی؟ مرد جواب میده: رهایش کردم و به خدا توکل کردم. پیامبر فرمود: "اِعِقلها و تَوَکَل" پای شتر را ببند، توکل هم بکن! 

 

گفت پیغمبر به آواز بلند     با توکل زانوی اشتر ببند 

  

(مولانا) 

  

 

پ.ن1:

  

اعراب برای بستن شتر، اون رو مینشونن و دو دست شتر رو به دو پای  زانونی این زبون بسته رو با زانو بندی بنام "عقال" میبندن!   

راستی! به این حلقه ای که اعراب دور سرشون میبندن هم عقال گفته میشه!(با تشکر از سید امیر حسام  برای تذکر خوبش)

 

این کلمه عقل هم از همین عقال اومده که در واقع چیزی هست که باعث جلوگیری از سرکشی،فرار ویا سردرگمی میشه. 

 

 

 

شرمنده! هر چی گشتم نتونستم چیزی پیدا کنم که عقال شتر رو نشون بده 

 

 

 

پ.ن2: یه بنده خدایی بود که هر عملی رو با استخاره انحام میداد!! حوصله من رو که سر برده بود! اخه خرید رفتن هم دیگه استخاره میخود؟! خودتو مسخره کردی؟ 

 

 پ.ن3:  این پست رو عمدا ناقص نوشتم که بوسیله روایات و احادیثو شعر و ... با هم بحث منیم و کاملش کنیم. 

 

از همکاریتون ممنونم 

 

یا علی

 

نظرات 22 + ارسال نظر
هدی یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 08:43 ق.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام آقای وطن دوست
بحث خیلی جالبی میشه انشاءالله...

من هم یه داستان از این توکل اینجا می نویسم:

"مردی چند درهم با خود برداشته به بازار می‌رفت که الاغی بخرد،

رفیقش به او رسیده گفت: به کجا می‌روی؟
جواب داد می‌روم به بازار تا الاغی بخرم.
گفت: بگو ان‌شاءالله

گفت: این پول است و الاغ هم در بازار بسیار

پس احتیاجی به گفتن ان‌شاءالله ندارد.
چون چند قدمی رفت طرّاری پولش را از جیبش زد

و او نفهمیده آمد الاغی را خرید دست در جیب کرد

که قیمت آن را بدهد دید پول نیست دست خالی برمی‌گشت

و بسیار غمگین بود.
رفیقش به او رسید و گفت: الاغ را خریدی؟
گفت: پولها را بردند ان‌شاءالله. پرسید: کی برد؟ گفت: طراری ان‌شاءالله.

آمد درب خانه دق‌الباب کرد، زنش گفت: کیست که در را می‌کوبد.
گفت: شوهرت هست ان‌شاءالله.


حالا غرض از گفتن این داستان اینه که ما اگر همه ی امکانات و عامل ها هم برامون مهیا باشه در رسیدن به چیزی بازم توکل به خدا لازمه..
تو زندگی برام پیش اومده که از چیزی خیلی مطمئن بودم ولی اون چیز برام کامل انجام نشده ..یاد گرفتم که:
اگر او بخواهد و همه ی دنیا نخواهند، میشه.
و اگر او نخواهد و همه ی دنیا بخواهند ،نمیشه.

ممنونم
یا علی.

سلاام!

حکایت خیلی جالبی بود! :دی
نشنیده بودم!!

ما خیلی وقتها رابطه طولی بودن و عرضی بودن تاثیر گذاری خدا رو فرامموش میکنیم و انتظار داریم که خدا خودش استین رو بالا بزنه و کارها رو انجام بده!

ممنون
یا علی

هدی یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 08:47 ق.ظ http://elmoservat.blogfa.com

راستی در مورد اینکه انسان بدون تعقل بخواهد توکل کند و برای رسیدن به اون کار شرایطشو مهیا نکند
(یعنی اونچیزی که از دستش بر میاد)باهاتون موافقم ..
کسی نمیتونه خودشو از کوه پرت کنه و بعد بگه با توکل به خدا خودمو پرت میکنم و سالم میمونم ..این جهل و نادانی است که از روی عمد چنین کاری رو انجام بده.
...
یا علی.

بنظر شما وقتی که تعقل میکنیم،ایا بعد از اون توکل کردن فایده ای داره؟
یعنی فکر و برنامه ریزی کنیم و بعد توکل کنیم؟

این خالت با زمانی که در حین تعقل، تفکر هم میکنیم چقدر میتونه تفاوت داشته باشه؟

یا علی

داود یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 12:24 ب.ظ http://yaran1388.blogsky.com/

سلام برادر

منظور از توکل عبارت است از اعتماد به خدا در انجام کارها و واگذاری امور خود به او، طوری که تعادل روانی فرد را افزایش داده و در صورت نرسیدن به هدف، او را اضطراب بازدارد.

این مطلب را از سایت تبیان و پستی که در رابطه با توکل نوشته شده بود و به نظرم جالب آمد آوردم:
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=68640

ولی ضرب المثلی که آورده ای «باتوکل زانوی اشتر ببند» به نظرم کاملا حق مطلب رو ادا میکنه

شاد و سربلند باشی

یاعلی

سلااام!

درود بیکران بر شما

دست شما درد نکنه!!

کاش یه نکاتی هم از تجربیاتتون ذکر میکردید که از تجربیات شخصیتون هم بهره مند میشدیم!

بنظرشما ایا رابطه ای بین خدایی فکر کردن و عمل کردن با توکل هست؟

یعنی اینکه بجای اینکه هر کاری که انجام میدیم بگیم توکل به خدا! یا اینکه کل برنامه زندگیمون رو خدایی کنیم ...
ایا فرقی بین این دو هست؟

نمیدونم سوال درست مطرح شد یا نه؟!
زنده باشید

یا علی

جوانمرد یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 01:33 ب.ظ http://javan-mard.blogfa.com

سلام دوست عزیز
مطلب خیلی خوبی نوشتی و حق مطلب را هم در پستت بیان کردی
فقط در تکمیل سخنان شما چند حدیث با چند مطلب را مینویسم

امام علی ( ع ) :
توکل برای خداوند ، مایه ی نجات از هر بدی و محفوظ بودن از هر دشمنی است . بحارالانوار 78/79/56
امام علی ( ع ) :
هر کس به خدا توکل کند ، دشواری ها برای او آسان می شود و اسباب برایش فراهم می گردد .
غررالحکم 5/425/9028
رسول اکرم ( ص ) :
هر کس به خدا توکل کند ، خداوند هزینه ی او ر ا کفایت می کند و از جایی که گمان نمی برد به او روزی می دهد .
کنزالعمال 3/103/5693
امام صادق ( ع ) :
بی نیازی و عزت به هر طرف می گردند و چون به جایگاه توکل دست یافتند در آنجا قرار می گیرند .
کافی 2/65/3
امام باقر ( ع ):
هر کس به خدا توکل کند ، مغلوب نشود و هر کس به خدا توکل جوید شکست نخورد .
جامع الاخبار ص 322
رسول اکرم ( ص ) :
توکل کردن ( به خدا ) بعد از به کار بردن عقل ، خود موعظه است . کنزالعمال 3/103/5696
رسول اکرم ( ص ) :
فال بد زدن شرک است و هیچ کس از ما نیست مگر این که به نحوی دستخوش فال بد زدن می شود ، اما خداوند با توکل به او آن را از بین می برد . سنن ابن ماجه 2/1170/3538
رسول اکرم ( ص ) :
رسول اکرم ( ص ) گروهی را که کشت و کار نمی کردند ، دیدند و فرمودند : شما چه کاره اید ؟ عرض کردند ما توکل کنندگانیم . فرمودند : نه شما سربارید .مستدرک الوسائل 11/217/12789
امام کاظم ( ع ) :
در پاسخ به سوال از آیه « و هر کس به خدا توکل کند او برای وی بس است » توکل کردن بر خدا درجاتی دارد : یکی از آنها این است که در تمام کارهایت به خدا توکل کنی و هر چه با تو کرد از او خشنود با شی و بدانی که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضلی کوتاهی نمی کند و بدانی که در این باره حکم ، حکم اوست ، پس با واگذاری کارهایت به خدا بر او توکل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش . کافی 2/65/5
رسول اکرم ( ص ) :
خداوند عزوجل می فرماید : هیچ مخلوقی نیست که به غیر من پناه ببرد ، مگر این که دستش را از اسباب و ریسمان های آسمانها و زمین کوتاه کنم ، پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم .
توکل دارای 3 مرحله است
توکل زبانی که انسان فط زبانی میگه خدایا به تو توکل کردم که ارزشی ندارد
توکل اعتقادی
که اعتقاد واقعی بنده خدا این است که خداوند متعال همه کاره است و همه چیز به اراده اوست که دارای ارزش معنوی است
البته تقریبا توکل خیلی از ما مسلمونها اعتقادی است
توکل قلبی
در این توکل هر اتفاقی بیفته انسان راضی به رضای خداست و همه کارها را به خدا واگذار میکنه این توکل یعنی دیگه طرف اخرشه که این مخصوص اهل یقینه و امثال من باید حالا حالاها سماق بمکن تا به این مرحله برسن البته اگر برسن که با شناختی که از خودم دارم یک کم(البته از یک کم بیشتر) بعیده
ضمنا میخواستم چند تا از حدیث ها را حذف کنم خیلی شلوغ نشه اما نتونستم هیچ کدام را انتخاب کنم برای حذف
ممنون مطلب خوبی بود
موفق باشی
یاحق

سلاااام!!

ممنونم از احادیث مستند عالی که گفتید!!

سوال!
کسی که توکل میکنه، اشتباه مبکنه؟ اگه اشتباه میکنه باید به حساب چی اورد؟ اگر در ضمن تعقل توکل کردی و باز اشتباه پیش اومد چی؟
ایا میشه مطمئن شد که یه صلاح نبوده؟!

چرا حذف خیلی هم خوبه!


ممنونم
یا علی

بهاره یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام آقای وطن دوست
الان حالم خیلی خرابه لطفا یک دعایی بفرمایندممکنه کلابرم یه کامنت گذار مفت ومجانی رواز دست بدید .



نکته مهمتر اینکه اگر بازم دوستان یکی کامپیوتر خونده یا کامپیوترش یکی بالاتر ازاطلاعاته آی سی دی ال حتما اطلاع رسانی کنه کارش دارم خب.


آقای وطن دوست نمی دونم چرا هر چی می خوام برای شما کامنت بذارم نمیشه یکی پست آقای شریعتی که چند روز اومدم اخرشم نشدآخرین خلاصش شد 18خط یکمی طرفداری بود از ایشون هزار تا بلا سرم اومداز خراب شدن مرور گر تاارور یوزر نیم پسوردی که نداشتم واسه اون خط تا این کد پایین جلوی چشمام هزار بار زدم ولی باز می گه کدو اشتباه وارد کردیددر نهایت متوجه شدم برای نظردر این مورد حتما باید برم خوب بیشتر کتاباشونو بخونم مخصوصا نظرای آقای مصباح و که چند روز بعد عنوانه چند تا کتاب هم تو خبرا دیدم از ایشون که منتقد آقای شریعتی بودند بعد نظر بدم یکی هم پست امام زمان بود که انتقاد داشتم به یه نظر شما ویه وبلاگ دیگه اونم نشدکلا نتیجه گیریم این شد که شاید من اشتباه کردم فعلا نظر ندم تا آینده.
راهنمایی هم به دوستان بکنم این بحث ا پن وبه. لطفا معنی توکل را سرچ فرموده وخلاصه را یادداشت فرمایید فقط زحمت تایپ می مونه اونم می تونید کپی پیست کنید ..
قبلا هااامعنیشو سرچ کرده بودم الانم یه نگاهی کردم دوتاشو اینجا می ذارم من نمی دونم جاهای دیگه به این خوبی بیان کردند چرا باید تو بحث شرکت کنیم؟
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6268&id=68433
http://www.tahoorkotob.com/docs/30ec6a05130.php
راستی یه پیشنهادم دارم وبلا گتون بهتر م میشه این لینکدونیتونو گوگلی کنید
انشالله بر می گردم

سلااام!

خدا بد نده انشاالله؟!!

چی شده؟
دعا میکنیم !! حتما!! :)

ای بابا!! ابر و باد و مه و خورشید..... :))

در مورد اون پست امام زمان حتما نظر بدید! برام جالب شد بدونم!! حتی مهم!
من هم یه سری چیزا از ایت الله مصباح خوندم! که البته بعضی جا ها وارده!!در هر صورت سلیقست دیگه! ولی دوست دارم بیشتر نظراتشون رو بدونم!

ممنون بابت لینکها!

لینکدونی رو گوگلی کنم؟ یعنی چطوری؟ به چه درد میخوره؟نکنه منظورتون سرچ گوگل هست؟


ممنونم

یا علی

سیدامیرحسام دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 02:24 ق.ظ http://shia-book.blogsky.com/

سلااام...

خوبی برادر؟
علیرضا فکر کنم فقط دستای شتر رو با عقال می بندن! شما مطمئنی؟ْ!

راستی فکر می کنم عرب به اون جلقه سیاهرنگی که دور سرش روی اون پارچه میاندازه عقال میگه.

ممنون....

صبح نزدیک است و ...

سلااام!
چاکریم!!

راستش من هم تا دیروز نظرم همین بود! ولی یه بنده خدایی گفت که اینطوریه!! دارم درموردش تحقیق میکنم! مطلبی پیدا نکردم!

اره!! اسم اون هم عقال هست!! عربها برای هر چیزی 100 تا کلمه دارن و هر کلمه رو 100 جا بکار میبرن!!

فکر میکنم عقال به نوع اون طناب اطلاق بشه!

قربونت

یا علی

د دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام.
دوستان نظرات کاملی گذاشتن برای همین من گفتم چیزی نگم؛ ولی موردی به ذهنم رسید که گفتم بد نیست؛

در مورد استخاره که توی پ.ن آوردید؛ حرم امام رضا که بودیم؛ بعضی وقتا احکام میگفتن؛ تنها دفعه ای که به نظرم نکته مفیدی گفتن در مورد همین استخاره بود؛

اینکه توی روایات خیلی توصیه شده؛ و آیا به این معناست که برای هر کاری باید استخاره کرد؟ نه! استخاره به معنای طلب خیر کردن از خدا هم به کار میره که توصیه شده اول هر کاری انجام بشه! اگر نه تنها در موارد خیلی خاصی استخاره جایز میشه! به نظرم خیلی مفهوم را عقلانی و زیبا میکنه این توضیح.

به نظرم توکل در بخشی از کار معنا پیدا میکنه که ما کامل نقشمون را ایفا کرده باشیم؛ آدم مومن باید کار درست باشه! نه اینکه توقع جبران کم کاری از خدا داشته باشه.
هدی خانم خیلی زیبا یه مفهومی را توضیح دادند؛ اینکه نهایتاً منجر میشه که نه تنها آدم متوکل آرامش داشته باشه که نتیجه کار هم اگه توکل واقعی باشه تضمین شده است.

از این جمله شما که گفتید موقع تفکر هم توکل کنیم و بگیم خدایا بهترین ها را به فکرم بنداز خیلی خوشم اومد.

ممنون

سلاام!

راستش رو بخواید من استخاره زیاد و الکی رو ناشی از نداشتن توکل میدونم. طرف نتیجه استحاره بکامش نیست مرتب میخواد از خدا نتیجه دلخواهش رو بگیره!
داستان استخاره گرفتن بهمراه داشتن توکل ، خیلی با استخاره معمولی فرق میکنه! استخاره برای گرقتن تایید هست نه اینکه بگه از این راه برو از این راه نرو!!

درسته!!
مثل اینکه طرف بره شکار و بجای هدف کرفتن روی شکار، در و دیوار رو نشونه بگیره بگه توکل میکنم بخدا!! انشا الله که میخوره!!
خدا میگه تو نشانه بگیر من اون رو بر هدف مینشانم!

مگه خدا نمیگه: «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی…»

این با غیر از توکل حاصل میشه؟


ممنونم
یا علی

مهرگان دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 10:12 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
خوب هستین جناب مهندس مافوق اعظم؟

یادمه تو کتاب زبان "الف "یه داستان جالبی نوشته بود !
بارون شدیدی میومد و یه کشیش زیر باران ایستاده بود. یه رهگذر رد میشه و میگه پدر ،خونه من همین نزدیگی هاست و به چتر نیازی ندارم بیا این چتر رو بگیر تا خیس نشی . کشیش میگنه : نه!! خدا به من کمک می کنه!!

باران تندتر مبشه...

یه ماشینی می ایسته و راننده میگه پدر !!بیاین سوار شین و کشیش میگه نه!خدا به من کمک می کنه!!
باران همچنان می بارید و آب خیابانها رو گرفته بود !! قایق موتوری گروه نجات میاد طرف کشیش !! میگه پدر زود سوار شین الان سیل می برتون!! کشیش میگه نه خدا منو نجات میده!!
سیلاب جاری میشه و کشیش رو با خودش می بره...
اون دنیا کشیش میگه : خدایا این همه به تو توکل کردم چرا منو نجات ندادی؟؟
خدا میگه: وسیله برات فرستادم!!چتر ،ماشین ، قایق !! ولی تو از هیچ کدام استفاده نکردی!!

موفق باشی

سلااام!!

شکر خداا! شما چطورید؟


خیلی جالب!!

"وسیله برات فرستادم!!چتر ،ماشین ، قایق !! ولی تو از هیچ کدام استفاده نکردی!!"

جدا همینطوره!

این حرف حای بحث داره! انشا الله سعی میکنم پست اینده رو به این موضوع اختصاص بدم!

ممنون
یا علی

هدی دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 11:17 ق.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام
منظور سوالتون رو دقیق متوجه نشدم ولی به نظرم تعقل همراه با توکل و توکل بعد از تعقل تفاوتی ندارد
یعنی ما همه ی راه های عقلی را می سنجیم برای رسیدن به هدفی ولی توکل از این بابت می کنیم که ممکن است این راههای به نظر عقلانی ما دچار اشتباه یا نقصی در شرایط خاصی گردد از این بابت توکل می کنیم یعنی ما به خودمون اعتماد نداریم به خدا می گیم ما هرچیزی که به نظرمون درست است و ما را به هدف یاری می رساند سنجیدیم و انجام دادیم ولی بازم دست توست که ما به اون هدف برسیم یا خیر و با خواست تو کار ما راه می افتد ....
یا علی

منظورم اینه که در حال تعقل توکل نکنیم و موقع عمل توکل کنیم!اصلا ماهیت توکل جوری هست که یه قسمت از کار رو شامل بشه و بخش دیگه رو نه؟!


توضیحتون خیلی خوب بود

ممنون

یا علی

vatandoust from home دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 11:40 ق.ظ

حاملهٌ داد توام داد منه حامله را
حامله گر بار نهد بار منه حامله را

سلااام!


چطوری ؟؟

بابا شاعر!! با شمس تبریز!! :))

این بیت توی دیوان شمس جور دیگه دیست؟ یا اینکه نسخش فرث میکنه؟! یا اصلا مال یکی دیگست؟!

مست و خوش و شاد توام حامله داد توام
حامله گر بار نهد جرم منه حامله را

یا علی

د دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام.
نیت توکل مهم نیست؟
*خدایا اونچه که خیره بده.
*خدایا منو در مسیری که منطبق با رضای تو ِ موفق بدار.
*خدایا چیزی را برام مقدر کن که عین رضای خودته.
به نظرم اینا با هم فرق داره.
و به عینیت رسیدنش حسابی کار میبره و یخته ولی در عین حال هر مرحله که پیش میریم باز از قبلی سخت تره.
اسن حرفا درسته یا ...! همیشه با مسئله نیت مشکلاتی داشتم. مثلاً نیت در نذر هم! کمی که بیشتر فکر کردم دیدم برای نیت صحیح در توکل هم مشکل دارم.

سلاام!

چرا!!

ولی من فکر میکنم هر سه تا یکیه! فقط توی جمله فرق دارن! اگه توی عمق بری میشه درک کرد که یکین! خیر بودن یه چیزی عین رضایت خداست!

حضور قلب خیلی مهمه! چقدر با قلب توکل دارید!!

یا علی

جوانمرد دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 01:23 ب.ظ http://javan-mard.blogfa.com

سلام دوست عزیز
البته سوالها یک کم کلی بود اما برداشتم را مینویسم

کسی که به خدا توکل میکنه اگر منظورتون اینه که اشتباه میکنه توکل میکنه مطمئنن اشتباه نمیکنه چون در مساله ای طرف تلاش خودش را کرده و سپس خودش را به خدا که همه چی در ید قدرت اوست و به صلاح بندگانش داناست میسپاره که انچه صلاحش در ان است ان بشود

اگر منظورتان این است که به نتیجه مطلوبی که انتظار داره نرسه در جواب میگم یا در تلاشی که کرده کاهلی کرده یا از فکرش درست استفاده نکرده یا در توکل اخلاص نداشته یا اینکه صلاحش در همان بوده و او از درک صلاحش عاجزه و فکر میکنه به نتیجه نرسیده که این هم برمیگرده به توکل واقعی نکردن

اگر تلاش و تفکر و توکل کامل باشه یعنی با فکر درست و تلاش مطلوب و توکل با نیت خالص به نتیجه نرسیدی مطمئن باش یا به صلاح نبوده یا خداوند متعال داره امتحانت میکنه پس در هر دو صورت باید راضی به رضای خدا باشی

موفق باشی
یاحق

سلااام!

منظوررم اون دومی بود که خوب اشاره کردید!!
بابت توضیحات کاملتر در قسمت سوم ممنونم!!

یا علی

د دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 04:08 ب.ظ

سلام.
این شد سومی!

وقتی بیشتر در مورد توکل فکر کردم دیدم نکات جالب دیگه ای هم وجود داره!

یه آدمی که از اول زندگی خوب شروع کرده و همیشه قرین یاد خدا بوده؛ مفاهیم دین رو یکی یکی کامل و صحیح یاد گرفته و عمل کرده! حالا توکل برای او یه معنای نجات دهنده است.

اما برای من چیزی شبیه شعار میمونه مگر اینکه بخوام شروع کنم و کم کم به توکل حقیقی برسم؛ وقتی این مفهوم در دین اینقدر بهش توجه شده باعث میشه یکی مثل من خوشش بیاد ولی تا وقتی به روحش دست پیدا نکرده براش یه علامت سوال توی ذهنش بمونه! (تا وقتی که به روح و حقیقت توکل برسه)

حالا وقتی همین شعار را سعی میکنه به عمل نزدیک کنه میبینه ای بابا! آدم متوکل یه نگرانی هایی توی زندگی اش داشته که حالا توکل آب روی آتیش شده؛ بعد مقایسه میکنه میبینه: اما من که غرق زندگی دنیایی ام بودم و نگرانی ای هم نداشتم! (این نگرانی هم باید خوب تعریف بشه به نظرم مفهوم خاص و مهمیه)

یعنی یه خلا جدیدی براش ایجاد میشه که میره دنبال حل کردنش؛ یعنی دین یه طور خیلی خوشگلی طراحی شده که از وسط راه هم هی با یه نیرویی آدما را بکشه توی راه درست و حق!
امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم؛ خودم که خیلی لذت بردم!

یه مثال بزنم؛ مثلاً پست اخیر وبلاگ 301040 که عنوانش ناز و نعمت هست؛ توش از یه نگرانی حرف زده شده؛ به نظرم اگه توی زندگی آدم توکل خوب وارد بشه این نگرانی جای خودشو به قوت میده! منظورم با نویسنده وبلاگ نیست؛ در مورد خودم یه همچین چیزی را میگم چون خوب تجربه کردم.همین احساس نگرانی را!
چه بسا اگر توکل خوب در زندگی تعریف بشه آدم از روی اختیار از خیلی از این اسباب آسایش استفاده نمیکنه و دنبال بهترین راه خداپسند برای هزینه کردن امکانات میگرده!

سلاام!

خیلی خوب بود!

موافقم!
اگه اجازه بدید توضیح واضحات ندم! :)

ممنونم

یا علی

س.ح دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 09:30 ب.ظ

سلام


تکیه برتقوی ودانش در طریقت کافریست

راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

ایشالا که هرکسی که تلاش میکنه توکل هم داشته باشه ..
ممنون
یا علی
التماس دعا

سلاام!

انشاالله!!

ممنونم بابت این شعر زیبا و بجا!

یا علی

علی سه‌شنبه 4 خرداد 1389 ساعت 12:08 ق.ظ

سلا حاجی
این عکس خودته؟ کدومشون تویی؟

علیک سلام!

خدا شفات بده انشاالله! :)

یا علی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 خرداد 1389 ساعت 01:09 ق.ظ

سلام
بار اول موقع باز کردن تمام توجهم به توکل بود بار دوم که کامنتو باز کردم چشمم فقط به کلمه تعقل خورد ولی همه چیز تو ذهنم بهم خوردالان دوباره باید فکر کنم فکر کنم زمان خیلی می خواد یه مشکلی هم که خیلی از کتابا دارنداینه که اون خط سیر فکری چی بوده که اخرش شده این حدیث یا این مطلب نمی گند.الن من یه هزار تا سوال برام پیش اومده که هر چی فکر می کنم بهشون نمی رسم می خوامم بگم ولی اونی که تو ذهنمه نمیشه
نمی دونم چطوری بگم البته من تو توکل کردن مشکلی ندارم خوب می دونم چراباید توکل کرد ولی یه سری سوال در مورد نحوه اون تشخیصش زمانش نوعش... مشکل هست ولی تو برعکسش مشکل دارم از همه مهمترش مهمترینش چرا باید تعقل برنامه ریزیو تفکر داشته باشیم وقتی من تمام فکرامو می کنم ولی مصلحت چیز دیگه ای وتوکل می کنم ومصلحت اتفاق می افته حالا چراباید تعقل کنم از اول خدا بگه. بعد به ایمان من ربط داره یعنی ایمان بیشتر باشه این راها کمتر میشه یعنی همون اول خدا راهو به من می گه یعنی اصلا به تعقلم نمی رسه


سلام!

این بحثی که مطرح کردید مقداری وارد بحث قضا و قدر و از یا جبر و اختیار میشه!

ببینید! خدا بهترین رو برای شما میخواد، ولی این شما هستید که انتخاب میکنید با نیروی عقلتون!!

ایا عاقبت بخیر میشیم یا هلاک!

این که خدا برای ما خیر رو میخواد و ما هم راه خیر رو انتخاب کنیم پاداش توکلی هست که کردیم و یا یه کار خیری هست که در گذشته انجام دادیم که بصورت تابلو هشداری برای ما ظاهر میشه و ما رو نجات میده.

پس باز هم تعقل کنار نمیره! همیشه در کنار شما هست!!شما انتخاب میکنید!

یا علی

بهاره سه‌شنبه 4 خرداد 1389 ساعت 01:11 ق.ظ

سلام
می گن برای معتبر نشون دادن وبلاگتون حتما از سرچ گوگلی استفاده کنید کامنت دونی گوگلی گودر خودتون سرچ کنید چند تا مدل داره بهترینش اینه که وبلاگای بروز شده اگه موسو روش نگه داری خلاصه مطلبونمایش میده یا حتی زیر وبلاگ بروز شده می بینیدانواع دیگه هم داره از دیدن عنوان تا فقط وبلاگ به روز شده پررنگتر میشه میاد بالا به این یکی نمی گن گوگلی ولی بازم می گند گوگلی اگه سرچ کنید اموزش با عنوانش زیاده شاید سختر باشه پیدا کردن اموزش اون نوعی که گفتم بهترینه البته ممکنه الان بیشتر شده باشه برای من که از گودر نمی خونم باز می کنم وبلاگو مزیته باید از گودر بسازید از فردا یه ماه بیشتر نیستم نمی تونم کمکتون کنم اگه مایل باشید
گفتم حذف کنید 1خوب نیست ادم توچشم باشه 2من توجه نداشتم به تعقل توکل تنهانبود توکل و تعقل
مرسی من خوبم هیچی نیست بی خیال هیچی نبود اصلا هیچی نبود
بالایم ماله من بود
التماس دعا

سلام!

ممنونم

بسیار عالی!
یه امتحانی میکنم!

یا علی

رستگار سه‌شنبه 4 خرداد 1389 ساعت 11:42 ق.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام

"-فکر میکنم و به خدا توکل میکنم و انشا..ا خدا بهترین ها رو بفکرم میندازه...بهترین ها رو سر راهم قرار میده...بهترین رو ...."
با یکم تغییر...
" به خدا توکل می کنم و فکر می کنم و انشاالله..."
شاید بتونم ادعا کنم که قوی ترین اعتقادیه که تو زندگیم دارم و درستی و عملی بودنش برام به تجربه ثابت شده!

فکر کنم بقیه حرفا رو دوستان خیلی کامل گفتن!

راستی!این پ.ن2 فکر کنم خودش یه بحث مفصل و چالش برانگیز باشه!

یا حق

سلااام!

با یکم تغییر؟ خوب تغییرش رومیگفتید که کاملتر بشه! :)

بدون این اعتقاد هر قدمی که برداشته بشه سست و لغزان خواهد گر بود!!

اگر توکلی وجود داشته باشه باید ایمان داشته باشیم که فرصتهای بوجود اومده هم میتون از جانب خدا باشه! پس راحت تر هم میشه روی خیریت اونها حساب کرد!

اتفاقا خودم یه بحثی در موردش دارم! اگر اطلاعاتم بیشتر شد و نظرم پخته تر، حتما پست مربوطه رو میگذارم!

ممنونم
یا علی

رستگار چهارشنبه 5 خرداد 1389 ساعت 12:28 ق.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام دوباره

تغییر رو گفتم دیگه!

یا حق

سلاام!

او!
ببخشید!
توی "" گذاشته بودید ، من هم هی دنبالش میکشتم که این مطلب کجا گفته شده! :دی

درسته! قبول دارم که کاملتره! :)

ممنون
یا علی

فاطمه چهارشنبه 5 خرداد 1389 ساعت 02:40 ق.ظ http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام

من چیزی که به ذهنم میرسه اینه که در مورد تعقل و تفکر ؛ یادمون نره که خدا اون دنیا به خاطر نعمت عقلی که بهمون داده بیشتر بازخواستمون میکنه .
منظورم اینه که اگه کاری رو بعد از تعقل کافی انجام دادیم و البته تو اون کار توکل نکردیم ولی با این حال بازم اون کار اون طور که باید به بهترین نحو انجام شد ؛ فردا روزی خدا بازخواستمون نمیکنه که بنده ی من تو برای انجام اون کار چرا به من توکل نکردی .
اما بالعکس اگر توی کاری بدون تعقل فقط توکل کرد و البته اون کار هم به سر منزل مقصود نرسید و نتیجه نداد ؛ به نظر من حتما اون دنیا بابت نعمت عقلی که خدا بهمون داده اما ازش استفاده نکردیم و صرفا به توکل قناعت کردیم ؛ بازخواست خواهیم شد .

حالا بماند که لطف انجام هر کاری در تعقل و توکل توامان است .و این بهترین حالت .
اما مسلما برای کسانی که ایمان آنچنان ندارند و صرفا به تعقل کفایت می کنند فکر می کنم به علت توکل نکردن اون دنیا بازخواست نخواهند شد .
اما ماهایی که ادعای ایمان داریم اگه صرفا توکل کنیم و از نعمت عقلمون بهره نگیریم حتما بازخواست خواهیم شد .

روزگارت باد شیرین ! شاد باش

سلاام!

از نظرتون خوشم اومد! چیز جدیدی گفتید!

فقط قسمت اخر رو نمیتونم قبول کنم!!

ایا اگر به چیزی ایمان نداشته باشیم دیگه از اون سوال و جواب نمیشه؟!

یا علی

داود چهارشنبه 5 خرداد 1389 ساعت 11:12 ق.ظ http://yaran1388.blogsky.com/

سلام برادر

به نظرم اگه کار خدایی باشه توکل هم درش مستتره.

مصداق بارزش حضرت امام(ره) هست وقتی که نیت و کارش خدایی ست این جمله ها را از ایشان میشنویم:

ـ ما پیروزیم چه بکشیم چه کشته شویم

- بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود

- به من خدمتگزار بگوئید بهتر است تا رهبر(میدانیم که امام(ره) اهل اغراق نبود)

بنابراین اگه بتونیم زندگی مون رو خدایی کنیم به نظرم در همون مسیر حضرت امام(ره) گام برداشته ایم و بهترین شکل است که البته و صد البته بسیار کار سخت ست برای امثال من حقیر.

این آن چیزی بود که به عقل ناقص من میرسید و میبخشید اگه نتونستم کامل جواب بدم.

یاعلی

سلاام!

اهااا!! همین رو میخواستم!

پس بهتره که یه پله بالا تر بریم که بر توکل هم تسلط داشته باشیم!

چو 100 اامد 90 هم پیش ماست.

نه نه!این چه حرفیه؟!

خیلی هم خوب! این سخنانی که از امام اوردید عالی بودند! ممنون

یا علی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام
مرسی ممنون به خاطر مطالبتون ولی من منظورم اینا نبود
من می دونم قضا وقدراجباری و حتمی داریم که خاصه وبعدی غیر حتمی که تقریبا تمام کارهایی که انجام می دیم جزیی از قضاو قدر غیر حتمی
مورد اختیارو اجبار هم می دونم تقریبا اراده خداوند اگه قراره تحقق پیدا کنه در مورد انسان مسیرش از اختیارانسان عبور می کنه
حالااین بحث گذاشته
یه مطلبم مونده اگه دقت کنید به کامنتای قبلی من یه جمله دستوری خیلی بد داره من قصد جسارت نداشتم و فقط دلیل اینکه اون کاری که به شما گفته بودمو می خواستم بگم ولی چون خیلی دیر بود و زود می خواستم برم جمله های ربط و حرف اضافه رو نذاشتم تا تندتر بشه الان که نگاه می کنم جمله خیلی بدی شده که من اصلا منظورم این جسارت به شمانبوده
اگه اینطور فکر کردید معذرت می خوام من واقعا این جمله منظورم نبوده واگه دقت کرده باشید چند تا غلطم داره جمله هامم کمی زیاد منظورو نمی رسون یکیش لینکدونی گوگلی نه کامنت

سلاام!


ای بابا!! به چه چیزایی توچه میکنید!! :دی

من که هیچ لحن بدی ندیدم! صرفا یه پیشنهاد خوبی بود که من هم پسندیدم!

اصلا همچین فکری نکنید که من درمورد شما فکر بدی کردم!

بابا! هیچ اداب و ترتیبی مجوی! هر چی دوست داری بگو!! :دی

اینکه اینفدر بفکر هستید جای تقدیر داره!

زنده باشید
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد