۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

فرصت شناسی

بسم الله الرحمن الرحیم



قبلا در مورد لحظه ها و دین به لحظه ها  و اینکه چه اعتقادی به این موضوع دارم در قالب یه پست صحبت شد.در پست "توکل و تعقل و...." یه نظری با مضمون فرستادن موقعیتها از طرف خدا  از طرف خانم "مهرگان" ارسال شد که همونجا تصمیم گرفتم  که پستی رو در مورد فرصت شناسی بنویسم.

نظر خانم "مهرگان" :

"...یادمه تو کتاب زبان "الف "یه داستان جالبی نوشته بود !
بارون شدیدی میومد و یه کشیش زیر باران ایستاده بود. یه رهگذر رد میشه و میگه پدر ،خونه من همین نزدیگی هاست و به چتر نیازی ندارم بیا این چتر رو بگیر تا خیس نشی . کشیش میگنه : نه!! خدا به من کمک می کنه!!

باران تندتر مبشه...

یه ماشینی می ایسته  و راننده میگه پدر !!بیاین سوار شین و کشیش میگه نه!خدا به من کمک می کنه!!
باران همچنان می بارید و آب خیابانها رو گرفته بود !! قایق موتوری گروه نجات میاد طرف کشیش !! میگه پدر زود سوار شین الان سیل می برتون!! کشیش میگه نه خدا منو نجات میده!!
سیلاب جاری میشه و کشیش رو با خودش می بره... 
اون دنیا کشیش میگه : خدایا این همه به تو توکل کردم چرا منو نجات ندادی؟؟
خدا میگه: وسیله برات فرستادم!!چتر ،ماشین ، قایق !! ولی تو از هیچ کدام استفاده نکردی!! "




از قران و روایات و احادیث گر فته تا  ضرب المثلهاب رایج، همه به اهمیت زمان،وقت،عمر،لحظه ها  و ... تاکید دارند.
در باب استفاده از عمر و وقت حرف بسیاره. اما من میخوام در این پست بیشتر به مسئله استفاده از موقعیتهای فرستاده شده از جانب خدا بپردازم تا به مقوله استفاده بهینه از عمر.

یاد یه جوکی افتادم که سالها پیش شنیده بودم:

دو دوست بودن که یکیشون بی پول بود. دوستش به این اقا پیشنهاد میده که: اقا! برو فلان شهر! اونجا پول ریخته مثل ریگ بیابون! فقط کافیه خم شی و برداری!

این بابا هم عزم رفتن میکنه و با اتوبوس راهی میشه. به شهر که میرسه ، لحظه پیاده شدن یه 1000 تومنی روی زمین میبینه و با خودش میگه " فعلا حوصله ندارم! بذار از فردا پولها رو جمع میکنم!!! "  


از مسئله شرعی و غیر شرعی بودن این کار که بگذریم، میبینیم که این اتفاق در خیلی از جاهی زندگی ما میفته. فرصتهای طلایی از دست میدیم که بعدها داغش رو به دلمون میگذاره!

شما تا بحال ادمی رو دیدید که هیچ وقت هیچ فرصتی در زندگیش پیش نیومده باشه؟!
هیچ ادمی بدبخت نمیشه مگر اینکه فرصتهایی رو از دست داده باشه.حالا خدا بنا بر حکمتش رزقی رو برای هر کس در نظر میگیره که بر همون اساس فرصتها رو فراهم میکنه.


«قال رسول الله ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها»(1)

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:

 «در ایام زندگی شما، اوقات و فرصت های مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار می دهد، بکوشید از آن فرصت ها استفاده کنید.»

مولانا با بهره گیری از این حدیث سروده:

گفت پیغمبر که نفحت های حق
اندر این ایام می آرد سبق

گوش هش دارید این اوقات را
در ربائید این چنین نفحات را

نفحه ای آمد شما را دید و رفت
هر که را می خواست جان بخشید و رفت

نغمه ای دیگر رسید آگاه باش
تا از این هم وا نمانی خواجه باش (2)

 حضرت علی ( علیه السلام) می فرماید: «الفرصة سریعة الفوت بطیئة العود» (3)

به بام نیک بختان چون همایی
نشیند با هزاران ناز، فرصت

گرش دامن رها از دست سازی
کند از آشیان پرواز، فرصت

رود از دست فرصت زود، دردا
به آسانی نگردد باز، فرصت


این فرصت شناسی در زمینه های متنوعی مصداق پیدا میکنه و در هر زمینه هم روایات و حکایاتی رو میشه پیدا کرد مثل:رندگی روزمره،تربیت فرزند، کسب رزق و روزی، ازدواج و ....

این از دست دادن فرصتها میتونه عوامل مختلف داشته باشه که من چند نمونه رو اینجا ذکر میکنم و اگر عوامل دیگه ای به ذهن دوستان میرسه،خوشحال میشیم که با ما در میون بگذارن:

1-سرگرم شدن به اموری به ظاهر مهمتر و یا جذابتر

گاهی اوقات یه امری که بلحاظ اهمیت در سطح متوسط قرار داره اینقدر در نظر ما جذاب و مهم میشه که امر مهمتر رو فراموش میکنیم.

2-اشتباه در اولویت بندی ما خیلی وقتها یه کاری رو بخاطر اشون بودن و یا سهل الوصول بودن و یا حتی زود بازده بودنش انحام میدیم و اینقدر سرگرم این کار میشیم که فرصتهای اساسی تر و سرنوشت ساز تر رو از دست میدیم.

توجه: خیلی از مسائل در زندگی ما جاری هستند و برای مدت بیشتری در دسترس هستند.پس امکانش هست که لحظاتی از کارهای روزمره فاصله بگیریم و به فرصتها دقت کنیم.

3-"از این فرصتها زیاده! حتما فرصت بعدی بهتر خواهد بود"
این فکریه که خیلی شایعه و اکثر ما به اون دچاریم.
بگذارید این مورد رو با یه حکایت توضیخ بدم!!


یه روزی پسری عاشق دختر مزرعه داری میشه.میر پیش مزرعه دار که دختر رو از اون خواستگاری کنه. مزرعه دار هم که ادم زرنگی بوده یه شرطی براش میگذاره و میگه: من سه تا گاو دارم ، اونها رو یکی یکی رها میکنم و اگر تو تونستی دم یکی از این گاوها رو بگیری  من قبول میکنم که دخترم رو به عقد تو در بیارم. 
پسر هم این شرط رو قبول میکنه و به میدون میره.مزرعه دار اولین گاو رو رها میکنه! میبینه که این گاو برزگترین و وحشی ترین گاویه که تا بحال دیده! بنابر این بی خیال میشه و با خودش میگه که کاو بعدی احتمالا کوچکتره و میتونم دمش رو بگیرم. درست حدس زده بود ! گاو ارامتر ولی با این وجود کار سختی بود. تصمیم میگیره که این گاو رو رها کنه و با خودش میگه که گاو بعد باید ضعیفتر باشه! این بار هم حدسش درست بود!
اون گاو ضعیفترین گاوی بود که در زندگیش دیده بود.گردن گاو رو میگیره و با یه جست پشت گاو سوار میشه و بر میگرده که دُم گاو رو بگیر که میبینه ای دل غافل!!!  اون گاو اصلا دُم نداره!!!!!


قصه ما به سر رسید اقا پسره به دختره نرسید!! 




چند حدیث:

امام علی (علیه السلام )فرمودند:
« فرزند عزیزم من در راه تربیت و ادب آموزی تو از فرصت استفاده کردم و قبل از آنکه قلب و دلت سخت شود و عقل و خرد تو به اندیشه های دیگر مشغول گردد به تربیت و پرورشت مبادرت نمودم و وظیفه خویش را انجام دادم . » (4)

امام علی (علیه السلام )فرمودند:
«فرصت همچون ابر می گذرد پس فرصتهای خوب را غنیمت شمارید»(5)




نظرات دوستان:


راضیه:

متنی رو در کتاب "آتش بدون دود" چند سال پیش خونده بودم که اینجا میذارم:
"هرگز هیچ لحظه ای عظیم تر از آن لحظه که می آید نیست , لحظه های بزرگ می آیند , اما به گذشته نمی روند.
هیچ لحظه ی بزرگی متعلق به گورستان نیست.
لحظه ها به ما می رسند , ما را در میان میگیرند , اندکی نزد ما درنگ میکنند , اگر لیاقت بهره گیری شرافتمندانه از آنها را داشته باشیم به دادمان می رسند , و اگر نداشته باشیم , طبق قانون طبیعی لحظه های بزرگ , واپس مینشینند برای مدت ها.
لحظه ها ی تنومند و پربار , نمیگذرند تا نابود شوند.
آنها در ظلمت تفاخر ما که خود را "مالک" آن لحظه ها می دانیم مومیایی نمیشوند. و همچون سکه ای عقیقه در صندوقی کهنه نمی مانند.
آنها عقب گرد میکنند و در انتظار انسان لایق می مانند."


امین:

این روزها این آیه قرآن مثل پتک توی سرم می‌خوره: "و من نعمره،ننکسه فی الخلق، افلا یعقلون؟" مخصوصاً قسمت افلا یعقلون... .

بذار حافظ از زبان من بگه:

ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی 
اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی

چوگان حکم در کف و گویی نمی‌زنی 
باز ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی

این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را 
در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی

مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا 
بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی

ترسم کز این چمن نبری آستین گل 
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی

در آستین جان تو صد نافه مدرج است 
وان را فدای طره یاری نمی‌کنی

ساغر لطیف و دلکش و می افکنی به خاک 
و اندیشه از بلای خماری نمی‌کنی

حافظ برو که بندگی پادشاه وقت 
گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی


جوانمرد:

"لازمه استفاده بهتر از فرصتها  که واسه ادمی در زندگیش به وجود میاد، درک موقعیت خود به عنوان انسان و بهبود ارتباط با خدا است"


ستایش:

"مهمترین عامل برای از دست دادن فرصتها تاخیر در انجام دادن کارهاست"

"امام باقر ع می فرمایند:
مبادا در عمل تاخیر کنید که عمل دریایی است که بسیار کسان در آن به هلاکت می رسند."

"گاهی هم ممکنه این فرصت سوزی ها به دلیل پرداختن بیش از حد به گذشته های از دست رفته باشه "

"حضرت علی ع:
همانا عمر تو زمانی است که در آنی
یعنی لحظه حال بهترین زمان برای انجام کار واست و آنچه گذشته دیگر از بین رفته و کاری برای آن نمی توان کرد. "



س.ح:

"فرصت که زیاد پیدا میشه اما فرصت شناس ها کم هستن
به نظرم یع ادم برای این که یه فرصتی رو بشناسه وبخواد از اون درست استفاده کنه باید به طور همزمان چندتا عامل رو در نظر بگیره: علم ناقص خودش و عدم اگاهی از اینده  ، توکل  وداشتن اطلاعات کافی از شرایط موجود.
و در نظر گرفتن همه اینها باهم دیگه در گرو اینه که عقل ادم درست کار کنه"


یه اشنا:

راستی بعد از "الفرصت تمر مرالسحاب" گفته بودند "فرصتهای خوب را غنیمت شمارید"
من هنوز توانایی تشخیص فرصتهای خوب رو از فرصتهای بد پیدا نکردم! یعنی نمیدونم این فرصتی که واسم پیش اومده درسته یا غلط! که فکر می کنم این هم به دلیل عدم اگاهی مون از اتفاقاتی که در آینده قراره بیفته است. و یا هم توانایی استفاده درست از اون فرصت رو ندارم


جواب من به یه اشنا:

فرصت شناسی از خصوصیات مومن هست!  مثل خیلی از صفاتی که برای مومن در نظر گرفته شده!

مثل:  المومن کیس!
یا "المومن یکفی بالاشاره"!

یا النظافت من الایمان! یعنی  شاخصه مومن پاکیزه بودنش هست!

این ایمان افراد که باعث بوجود اومد این خصوصیات  میشه ، نه اینکه اگر این خصوصیات رو داشته باشی مومن هستی.

پس در صورتی میشه این فرصا های خوب و بد رو تشخیص داد که کیفیت ایمان ما بالا بره! هرچی ایمان  بالاتر رفت، بینش هم  بیشتر میشه.


من الغریب الی الحبیب!
اونی که ایمانش زیاد بود  سریع به این نامه جواب داد!
ولی اونهایی که ایمانشون ضعیف بود....





منابع:
1- احیاء العلوم، ج 1، ص 134 
2- مثنوی، دفتر اول، ص 51، سطر 20 
3-سفینة البحار، ج 2، ص 357 
4-نهج البلاغه،نامه به امام حسن
5-نهج البلاغه،حکمت 21

نظرات 21 + ارسال نظر
داود چهارشنبه 12 خرداد 1389 ساعت 04:57 ب.ظ http://yaran1388.blogsky.com/

سلام برادر

مدینه گفتی و کردی کبابم.

روزگاری برای ما سفره ای انداختند...قدرش را ندانستیم...رفقای فرصت شناسمان قرص و محکم پای آن سفره نشستند و روزی خویش برگرفتند و ما بیچارگان تنها ماندیم و حسرت به دل یاد آن روزها میکنیم.

این شعر عجیب در وصف من حقیر گفته شده:

به بام نیک بختان چون همایی
نشیند با هزاران ناز، فرصت
گرش دامن رها از دست سازی
کند از آشیان پرواز، فرصت
رود از دست فرصت زود، دردا
به آسانی نگردد باز، فرصت

التماس دعا

یاعلی

سلاام!

درود بر برادر داوود عزیز!

چند وقت پیش یه شعری دیدم شاید حرف دل خیلی ها رو بزنه:

ای بسیجی‌ها چه تنها مانده‌اید
از گروه عاشقان جا مانده‌اید

ای بسیجی‌ها زمان را باد برد
آرزوهای نهان را باد برد

فرصت دل را سپردن هم گذشت
بخت حتی خوب مردن هم گذشت


حتما حکمتی هست که موندید! شاید ماموریتی دارید! خدا عالمه!

التماس دعا داریم

یا علی

راضیه چهارشنبه 12 خرداد 1389 ساعت 08:08 ب.ظ http://www.judyabot.blogfa.com

سلام و درود بر شما
حال شما؟!
خوبید ان شاالله؟!
آپ خیلی مفیدی بود....
ما باید از فرصتها و نشانه هایی که خدا در زندگیمون قرار میده نهایت استفاده رو ببریم....و غفلت به این نشانه ها میتونه زیان های جبران ناپذیری داشته باشته!
احادیث زیبایی مطرح کردید.

متنی رو در کتاب "آتش بدون دود" چند سال پیش خونده بودم که اینجا میذارم:
"هرگز هیچ لحظه ای عظیم تر از آن لحظه که می آید نیست , لحظه های بزرگ می آیند , اما به گذشته نمی روند.
هیچ لحظه ی بزرگی متعلق به گورستان نیست.
لحظه ها به ما می رسند , ما را در میان میگیرند , اندکی نزد ما درنگ میکنند , اگر لیاقت بهره گیری شرافتمندانه از آنها را داشته باشیم به دادمان می رسند , و اگر نداشته باشیم , طبق قانون طبیعی لحظه های بزرگ , واپس مینشینند برای مدت ها.
لحظه ها ی تنومند و پربار , نمیگذرند تا نابود شوند.
آنها در ظلمت تفاخر ما که خود را "مالک" آن لحظه ها می دانیم مومیایی نمیشوند. و همچون سکه ای عقیقه در صندوقی کهنه نمی مانند.
آنها عقب گرد میکنند و در انتظار انسان لایق می مانند."

هر روز که شروع میکنیم سرشار است از فرصتهای جدید و نو که خداوند در زندگیهامون قرار میده و انتظار داره که ازشون نهایت استفاده رو ببریم........

ممنون
التماس دعا

سلاام!

ممنونم!
شکر خداا!
درسته!
سخنان ائمه که همیشه زیباست! حتی اگر بدیهی باشند باز هم تاثیر دیگری دارن!!

"آنها عقب گرد میکنند و در انتظار انسان لایق می مانند."
حرفش قشنگ بود!!

ممنونم بابت این متن که بنظرم حرف خوبی زند!!

دقیقا!!

چه کسی غیر از مومن و ادم متوکل به خدا میتونه از تمامی این فرصتها استفاده کنه!! دیدن خیلی از فرصتها بصیرت میخواد!

ممنونم
یا علی

د چهارشنبه 12 خرداد 1389 ساعت 11:37 ب.ظ

سلام.
فرصت های از دست داده من خیلی زیاده! خیلی!
مطمئنم اگر از دست نداده بودمشون از اولیاالله بودم!
همیشه غصه شونو میخورم! به تعداد همه لحظاتی که میشد گناهی نکنم و کردم! میشد به یاد معبودم باشم و نبودم!
میشد خیر خواه مردم باشم و نبودم؛ میشد....
میشد عمرم را بهتر! اونطور که خدا میپسنده بگذرونم و نگذرونم.
فرصت هایی که شما ازش حرف زدید خیلی کم و خاص و گذرا پیش میان و ما باید شکارش کنیم؛ اما اوضاعی که من ازش حرف میزنم خیلی خرابه!

با داستانتون کمی مشکل دارم! نمیتونم قبول کنم لزوماً کار پسر توی داستان غلط بوده! وقتی نمیتونه کار را انجام بده و احتمال داره که اوضاع بهتر بشه... نمیدونم!

ممنون
----
میلاد خانوم براتون پر از خیر و برکت باشه انشاالله!

سلاام!

ان الانسان لفی خسر!!

کیه که فرصتهای از دست رفتش کم باشه!!؟

فرصتها مربوط به اکنون است! پس از گذشته درس بگیریم و بعد هر چه هست کنار بگذاریم! به فرصتهای کنونی فکر کنیم!

نمیتونه؟!! از کجا میدونه که نمیتونه؟!! اصلا تلاشی کرد که ببینه میتونه یا نه؟!

حداقل باید یک بار امتحان میکرد! خیلی از فرصتهایی که از دست میدیم به این خاطر که اصلا تلاشی نمیکنیم و سریع میگیم نمیشه!!
ادم اگر یه وضعی رو بررسی نکنه و فقط از ظاهرش قضاوت کنه ، مطمئنا یه بازندست!!

خواهش میکنم

بر شما هم مبارک باشه! :)

ممنون
یا علی

امین پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 01:16 ق.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام بر علیرضای عزیز
دلم برات تنگ شده، منتظر 10 تیر هستم...
میدونی، بیشترین فرصتی که غصه از دست رفتنش رو می‌خورم همین جوانی هست... بین بیست و سی سالگی سال‌های طلایی عمر انسانه که برای ما داره به سرعت برق و باد میگذره...
این روزها این آیه قرآن مثل پتک توی سرم می‌خوره: "و من نعمره،ننکسه فی الخلق، افلا یعقلون؟" مخصوصاً قسمت افلا یعقلون... .

بذار حافظ از زبان من بگه:

ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی
چوگان حکم در کف و گویی نمی‌زنی
باز ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی
این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را
در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی
مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وان را فدای طره یاری نمی‌کنی
ساغر لطیف و دلکش و می افکنی به خاک
و اندیشه از بلای خماری نمی‌کنی
حافظ برو که بندگی پادشاه وقت
گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی

راستی، چه شبی امشب! چقدر قشنگه...شب ولادت آبروی دو عالم... مبارکه!

یافاطمه

سلاام!

قربونت امین جان!!
خوبی؟

اقا!! دل به دل راه داره سید!! :)
انشاالله که سریعتر ببینمت! من هم منتظرم! :)

اره! داره میگذره و خیلی وقتها هم چه بی برکت هم میگذره!!

افلا یعقلون؟
چه زیبا هم گفته!

ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی


اثا سید! یه تبریک ویژه به شما!! مبارکه !
با اجازت دیشب مراسم داشتیم!! جای شما خالی!

یا علی

مهرگان پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 03:07 ب.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
خوب هستین؟

میلاد حضرت فاطمه(س) را تبریک میگم
و روز مادر رو به همه مادران و مادر بزرگوارتون

برای عرض تبریکات خدمت رسیدیم
انشالله بعدا برای این پست کامنت میذاریم

موفق باشی


سلاام!

شکر خدا! ممنون

ممنونم! برا شما هم مبارک باشه و مادر بزرگوارتون

یا علی

جوانمرد پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 07:48 ب.ظ http://javan-mard.blogfa.com

سلام دوست عزیز
مطلب خیلی خوبی برای نوشتن انتخاب کردی ولی یک جورایی ادم حالش گرفته میشه یاد فرصتهایی که در زندگی از دست داده میفته و از ته دل افسوس میخوره
لازمه استفاده بهتر از فرصتها که واسه ادمی در زندگیش به وجود میاد، درک موقعیت خود به عنوان انسان و بهبود ارتباط با خدا است
که فکر میکنم این مورد هم کار زیادی لازم داره باید خوب رو خودش انسان کار کنه ،من که رفتم بیل را بردارم:)
موفق باشی
یاحق

سلام!


اره!! اخه چیز حدیدی نیست! همه بهش عادت کردیم
میخواستم یه تذکری بشه که یادمون باشه که به چی عادت کردیم

"لازمه استفاده بهتر از فرصتها که واسه ادمی در زندگیش به وجود میاد، درک موقعیت خود به عنوان انسان و بهبود ارتباط با خدا است"

اقا بیل فایده نداره!! ما باید لدر بیاریم! :))

یا علی

مهدی.م پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام و سلام و میلیاردها سلام
خوبی علیرضا؟
آقا سید به جمله خوبی اشاره کرد(بین بیست و سی سالگی سال‌های طلایی عمر انسانه که برای ما داره به سرعت برق و باد میگذره...؛)
این چند وقته دارم بررسی میکنم ببینم منی که حالا وارد ۲۶ شدم دیگه باید تکلیف خودم رو روشن کنم
اینکه مدام این شاخه ام و اون شاخه ام کمی فلسفه اسلام می خونم کمی فلسفه غرب
مقداری تو باغ همسایه ام کمی تو حیط خلوت دیگری این نشد زندگی
دیگه وقتشه اساسی تکلیف خودم روشن کنم وارد یه خط بشم و بدونم کجا می رم و چی میکنم.
خیلی وقتها شده تو این سالها بسیاری از لحظه های نابمون رو از دست دادیم خیلی واسمون لحظه ها سخت گرفتن و خیلی هاشون رو هم به یاد داریم
صادقانه بگم وقتی برگشت میکنم به اون لحظه ها نمیدونم توکلی که کردم و همیشه هم باعث آرامش بوده درست بوه یا نه؟این مسئله خیلی وقتها عجزم رو از تحلیل لحظه ها بشدت بهم گوشزذ میکنه.
آیا تو اون لحظه ها من از راهکارهای عقلی فراری بودم و خدا رو بهانه قرار دادم که هرچی خواست اون بوده؟خواست خدا رو بهتر می تونسنم تحقق ببخشم و نکردم؟
این روزها دارم وقایع دوران دانشجویی و مدارک و شواهد مربوط به اون دوره رو مرور میکنم؟
کجا بودم چرا بودم و الان چه باید بکنم
اگه قراره جایی باشم لااقل باید تکلیفم بهتر از این مشخص شه

راستی ولادت حضرت زهارا(س)میارک باشه انشالله پیروی از ولایت رو از ایشون یاد بگیریم
(حاجج فخری رو یادته اونجا که میگه:به هنگام تازیانه یا علی گفتم)یکم گمونم جابجا شد!!!!!!!!!!!!!۱صبر و همین طور عفت!
خیلی حرف زدم متاسفم!!!!!!!
در پناه خدا

سلاام!

ان الانسان لفی خسر!!
تازه حسرت خوردنها مونده!!
ممنونم! من هم ولات حضرت رو تبریک میگم!

ای گفتی حاج فخری!!

متاسفی؟!! چرا؟!این چه حرفیه؟!

یا علی

راضیه جمعه 14 خرداد 1389 ساعت 01:32 ق.ظ http://www.judyabot.blogfa.com

سلام
امام صادق(ع)می فرمایند:
فاطمه را از آنرو فاطمه گفته اند که مردم از شناخت او عاجزند.

فاطمه یعنی شرف،یعنی حجاب
فاطمه فخر زنان، روز حساب
فاطمه یعنی رضای کردگار
شاهکار خلقت پروردگار
ولادت حضرت فاطمه(س) مبارک باد

تبریییییییییییییییییک
یا حق

سلاام!

تبریکات من رو هم پذیرا باشید!
ممنونم بابت حدیث و شعر !

کاش منبع حدیث رو ذکر کنید که اگر خواستم جایی استفاده کنم بی سند نباشه!!

ممنونم مجددا

یا علی

فاطمی جمعه 14 خرداد 1389 ساعت 04:19 ب.ظ

سلام!
حالتون چطوره؟
پستتون یه روضه ی تمام عیار بود ...آدم بعد از خوندنش باید بشینه و یه دل سیر به حال خودش گریه کنه... خدا عاقبت امورمون رو خیر قرار بده!

مناسبت دیروز رو با تاخیر خدمتتون تبریک می گم... مناسبت امروز رو هم تسلیت عرض می کنم... خدایی سایه ای رفت از سر ما...
خدا از ما نگیرد سایه ی طوبای رهبر را!

ممنونم از لطفتون...

یا علی مددی!

سلاام!
ممنونم!
شما چطورید خانم فاظمی؟

روضه؟! بعدش هم که یه سینه زنی جانانه داریم!!ولی متاسفانه اخر این روضه خونی شام نمیدن!!:)

انشاالله که عاقب بخیریم!! انشاالله!

ممنونم از لطفتون! بر شما هم مبارک باشه! و همینطور تسلیت!

انشاالله که سایشو مستدام !

یا علی

ستایش جمعه 14 خرداد 1389 ساعت 05:18 ب.ظ

سلام.
حال شما؟
مطلب جدیدتان را خواندم. متاسفانه واقعیت اینه که در زندگی اغلب ما آدمها فرصت های زیادی برای رشد و تعالی پیش میاد که حتی ممکنه خیلی طلایی باشن اما ما از آنها غافل می شویم و از دستشون می دیم.
به نظر من هم مهمترین عامل برای از دست دادن فرصتها تاخیر در انجام دادن کارهاستو مثل داستان شما معمولا همه فکر می کنند که همیشه وقت هست و موقعیت های بهتری حتما در راه خواهند بود؛اما عمر کوتاه است
امام باقر ع می فرمایند:
مبادا در عمل تاخیر کنید که عمل دریایی است که بسیار کسان در آن به هلاکت می رسند.
ام علاوه بر دلایل شما من یکی دو دلیل دیگه هم برای استفاده نامناسب از فرصتها به نظرم می رسه.
یکی از اونها می تونه تنبلی و بیحوصلگی باشه که آنهم می تونه به علت نداشتن برنامه ریزی و هدف در زندگی باشه.وقتی ندونیم می خواییم به کجا بریم و یا تلاش و همت لازم را برای رسیدن به رویاهایمان نداشته باشیم؛احتمالا مسیر هایی راکه ما را به آنها می رسانید نخواهیم دید یا به سادگی از کنارشان می گذریم.
گاهی هم ممکنه این فرصت سوزی ها به دلیل پرداختن بیش از حد به گذشته های از دست رفته باشه .سر به زانوی غم گرفتن و حسرت گذشته را خوردن باعث بازماندن آدمها از امروزشون می شه.چنان کهبه فرموده حضرت علی ع:
همانا عمر تو زمانی است که در آنی
یعنی لحظه حال بهترین زمان برای انجام کار واست و آنچه گذشته دیگر از بین رفته و کاری برای آن نمی توان کرد.
ببخشید مثل اینکه خیلی پر چانگی کردم .سخن کوتاه اینکه:
وقت گذشته را نتوانی خرید باز
مفروش خیره؛ کاین گهر پاک؛ بی بهاست.
موفق باشید.

سلاام!

ممنونم از احوالپرستی تون!!

"مهمترین عامل برای از دست دادن فرصتها تاخیر در انجام دادن کارهاست"

"امام باقر ع می فرمایند:
مبادا در عمل تاخیر کنید که عمل دریایی است که بسیار کسان در آن به هلاکت می رسند."

"گاهی هم ممکنه این فرصت سوزی ها به دلیل پرداختن بیش از حد به گذشته های از دست رفته باشه "

"حضرت علی ع:
همانا عمر تو زمانی است که در آنی
یعنی لحظه حال بهترین زمان برای انجام کار واست و آنچه گذشته دیگر از بین رفته و کاری برای آن نمی توان کرد. "



نه نه!!

ممنونم!

مطالب خوبی از حرفاتون در اوردم!
ممنونم خیلی زیاد!

یا علی

س.ح شنبه 15 خرداد 1389 ساعت 12:53 ق.ظ

سلام

فرصت که زیاد پیدا میشه اما فرصت شناس ها کم هستن
به نظرم یع ادم برای این که یه فرصتی رو بشناسه وبخواد از اون درست استفاده کنه باید به طور همزمان چندتا عامل رو در نظر بگیره: علم ناقص خودش و عدم اگاهی از اینده ، توکل وداشتن اطلاعات کافی از شرایط موجود.
و در نظر گرفتن همه اینها باهم دیگه در گرو اینه که عقل ادم درست کار کنه..
خداکنه که خدا عقل هیچ بنده ایی رو ازش نگیره که بد دردی..بد
اونموقع دیگه فرصتی نمیبینه که بخواد استفاده کنه..

پ.ن..این موضوع فرصت نشناس بودن چند وقته که فکرمو مشغول کرده..با خوندن این پست استرسم بیشتر شد..

ممنونم که یاداوری کردین بهمون
یا علی

سلاام!

"فرصت که زیاد پیدا میشه اما فرصت شناس ها کم هستن
به نظرم یع ادم برای این که یه فرصتی رو بشناسه وبخواد از اون درست استفاده کنه باید به طور همزمان چندتا عامل رو در نظر بگیره: علم ناقص خودش و عدم اگاهی از اینده ، توکل وداشتن اطلاعات کافی از شرایط موجود.
و در نظر گرفتن همه اینها باهم دیگه در گرو اینه که عقل ادم درست کار کنه"

انشاالله که کمک کنه این استرس از بین بره! حداقل کم بشه!
خواهش میکنم

یا علی

رستگار شنبه 15 خرداد 1389 ساعت 12:26 ب.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام

موضوع مهم و خوبی بود!
دوستان هم به نکات خیلی خوبی اشاره کردن!

حرف برای گفتن در این باره زیاده...
ولی شدمنده... من آنتراک بین درسم داره تموم میشه!!
این یه فرصت شناسیه دیگه!!

از همه دوستان التماس دعا دارم!
ممنون
یا حق

سلاام!

بله! نکات خوبی رو تونستم از نظرات دوستان استخراج کنم!!دستشون درد نکنه

پس معلومه بیرحمانه مشغول خوندن درها هستید ها!!! :))

بله!! 100% شاید هم 200%!! :))

دعا گوی شما هستیم

موفق باشید

یا علی

مهرگان یکشنبه 16 خرداد 1389 ساعت 01:39 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
خوب هستین جناب مهندس اعظم؟
راستی بعضی از چیزایی که مطرح کردی زیاد برام قابل درک نیستن ... چی بگم والا...

اما داستان کشیش رو من همیشه از یه دیدگاه دیگه ای بهش نگاه کردم نه به لحاظ فرصت شناسی

خوب
کامنتم خیلی مفید بود اخوی نه؟؟!!

در پناه حق

سلااام!

توپپپ!! :))

مثلا کودوما!!؟ خوب میگفتید که باز میکردیم مطلب رو!


خوب حالا با یه دیدگاه دیگه هم اشنا شدید!! :)
عالییی! :دی

یا علی

هدی یکشنبه 16 خرداد 1389 ساعت 12:07 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com/

سلام آقای وطن دوست
شما چطورید؟
ما خدا رو شکر خوبیم و گرفتار درسهای پایان ترمیم..به خاطر همین سعادت کمتری داریم که به دوستان سر بزنیم....
واقعا عالی بود ولی حیف که ما بعضی از فرصتهامون رو از دست دادیم ولی برامون تجربه و درس نشده که از فرصتهای بوجود آمده استفاده کنیم..دست شما درد نکنه خیلی خوب مسئله رو بیان کردین ....انشاءالله زینپس سعی کنیم که فرصتهامون رو همینجوری و به سادگی از دست ندیم...
التماس دعا دارم

یا علی.

سلاام!

خدا رو شکر!خوب! :)

شما امتخانات رو پیرو زمندانه پشت سر بگذارید! این برای ما کافیه!

انشاالله!

حتما! شما هم دعا کنید ما رو!!

یا علی

یه آشنا یکشنبه 16 خرداد 1389 ساعت 06:21 ب.ظ http://fellow.blogsky.com

حاجی سلام
خیلی مخلصیم!

چرا بی خودی قضاوت میکنی؟ مگه میشه این چهره نورانی رو بی خیال شد؟
فقط کمی، کمبود اوقات اجازه شرفیابی نمیده! چیکار کنیم؟

آها، راستی بعد از "الفرصت تمر مرالسحاب" گفته بودند "فرصتهای خوب را غنیمت شمارید"
من هنوز توانایی تشخیص فرصتهای خوب رو از فرصتهای بد پیدا نکردم! یعنی نمیدونم این فرصتی که واسم پیش اومده درسته یا غلط! که فکر می کنم این هم به دلیل عدم اگاهی مون از اتفاقاتی که در آینده قراره بیفته است. و یا هم توانایی استفاده درست از اون فرصت رو ندارم. راهنمایی نمیکنید؟

یاعلی

سلاام!

اقایی!! :)

قضاوت؟! تورانی؟!! کدوم چهره نورانی رو میگی کلک؟!! :))
نکنه....؟! :دی

انشاالله که همیشه به خیر مشغول باشی!

فرصت شناسی از خصوصیات مومن هست! مثل خیلی از صفاتی که برای مومن در نظر گرفته شده!

مثل: المومن کیس!
یا "المومن یکفی بالاشاره"!

یا النظافت من الایمان! یعنی شاخصه مومن پاکیزه بودنش هست!

این ایمان افراد که باعث بوجود اومد این خصوصیات میشه ، نه اینکه اگر این خصوصیات رو داشته باشی مومن هستی.

پس در صورتی میشه این فرصا های خوب و بد رو تشخیص داد که کیفیت ایمان ما بالا بره! هرچی ایمان بالاتر رفت، بینش هم بیشتر میشه.


من الغریب الی الحبیب!
اونی که ایمانش زیاد بود سریع به این نامه جواب داد!
ولی اونهایی که ایمانشون ضعیف بود....


یا علی

راضیه دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 02:50 ب.ظ http://www.judyabot.blogfa.com

سلام
آمدم... نبودید (یعنی آپ نبودید)
بیایید...نیستم( یعنی متاسفانه آپ نیستم منم!!!!) ولی شما بیایید... خوشحال میشویم!!!!!

خلاصه جان کلام اینکه... سر زدم دیدم آپ نیستید گفتم سلام نکرده نروم!!!!!

اصلا خودمم نفهمیدم چی نوشتم


فعلا....

سلاام!

شرمنده!!
یه مسافرت کوچولو رفته بودم!

انشا الله در پستهای اینده ازش مینویسم!

چشم ! به روی چشم!

شما خیلی لطف دارید به ما! :)

:))
ممنونم

یا علی

س - ف سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 11:40 ق.ظ http://swan.blogsky.com

سلام
این مطلب یه مقدار طنز هم فکر کنم یه جورایی مربوط می شه به پست شما.
:)


خرید شوهر
یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد.

این مرکز، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد. اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند و اگر به طبقه ی بالاتر می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند.

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند.
در اولین طبقه، بر روی دری نوشته بود: “این مردان، شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.”
دختری که تابلو را خوانده بود گفت: “خوب، بهتر از کار داشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینیم بالاتری ها چگونه اند؟”

پس به طبقه ی بالایی رفتند…

در طبقه ی دوم نوشته بود: “این مردان، شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند.”

دختر گفت: “هوووومممم… طبقه بالاتر چه جوریه…؟”
طبقه ی سوم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند و در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند.”

دختر: “وای…. چقدر وسوسه انگیر… ولی بریم بالاتر.” و دوباره رفتند…

طبقه ی چهارم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند. دارای چهره ای زیبا هستند. همچنین در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند و اهداف عالی در زندگی دارند”
آن دو واقعا به وجد آمده بودند…
دختر: “وای چقدر خوب. پس چه چیزی ممکنه در طبقه ی آخر باشه؟”

پس به طبقه ی پنجم رفتند…

آنجا نوشته بود: “این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند! از این که به مرکز ما آمدید متشکریم و روز خوبی را برای شما آرزومندیم!”

سلاام!


:))

دست شما درد نکنه!!

خود زنی میکنید؟!! :))

چرا علیه خانوما نظر میدید؟! :دی

ممنونم
یا علی

یه آشنا سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 03:08 ب.ظ http://fellow.blogsky.com

سلام
بابا چهره نورانی خودت رو گفتم! شمس الشموس، از ده فرسخی کُشنده! جذاب... دیگه چی بگم!

چشم حاج علیرضا! ایمانمون رو هم قوی می کنیم!
ولی حالا دیگه ما شدیم بی دین و ایمان؟ لا مومن!
یه راهنمایی کاربردی تر می خواستم. از همون روانشناسی هایی که خودم دوست دارم!

ببخشید، یاعلی

سلاام!

احتمالا منظورت یه نفر دیگست!! ؛)


بابا!! چرا بخودت میگیری؟! :دی

من کلی گفتم! این نسخه از پیش اماده منه!!

مثل این دکترا که هر مریضی میره پیششون اسپرین تجویز میکنن!! :))

من هم هر کسی مشکل داشته باشه بهش میگم برو ایمانتوت قوی کن!! :)))

حاجی! اگه راهنمایی کاربردی میخوای برو پیش امثال ایت الله بهجت!! ما خودمون مشکل داریم!! لالایی خوب بلدم ولی.... :)

یا علی

۳۰۱۰۴۰ سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 08:21 ب.ظ http://301040.blogsky.com

سلام علی
اینجا کاملا صفحه وبلاگت ریخته به هم. اصلا درست لود نمی شه. فقط من این مشکل رو دارم؟ یا دیگران هم بهت گفتن؟

سلاام !

نمیدونم!! هنوز کسی مشکلی گزارش نکرده!!

یه نگاهی مندازم!

قربونت
یا علی

س - ف چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 12:16 ب.ظ http://swan.blogsky.com

سلام

نه اینا رو می ذارم که شما جوونا شاد بشین...از ما که دیگه گذشت...
:دی

[ بدون نام ] جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:15 ق.ظ

منم خیلی فرصتامو الکی میگذرونم کاش میتونستم خودمو اصلاح کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطلب مفیدی بود.
سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد