۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

۱...۲...۳...تمام...!

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت

امسال با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت...

بسم الله الرحمن الرحیم



میدونید که!

ما مشهد بودیم!

من و سید امین و جناب مستطاب حسین فاطمی!!


یه مثلث طلایی و مشتی! که مشتی هم شدیم!


یاد همه دوستان بودیم! تک تک!  البته نام پدر رو یادم نبود! بعضی از دوستان رو هم که دیگه با نام مستعار دعا کردیم! انشا الله که به دستتون برسه!


جاتون خالی! خیلی حال داد! 

راستی! شب تا سحرهای حرم رو تجربه کردید؟ نه!! ؟ از کیسه تون رفته!! 


دفعه بعد به برنامتون اضافه کنید!

اتمسفری که توی شب داره ، تومنی یه دلار با روز توفیر داره!


اخ! اخ! چه حالی میداد! بعد از کلی عبادت و تجهد و راز و نیاز و شب زنده داری(حیف که گفتم شب بود! وگرنه بهتون میگفتم که روزه هم بودیم!!!)  میرفتیم ابمیوه فروشی دم حرم  و یه اب میوه میزدیم برای Refresh کردن خودمون که به ادامه سیر و سلوکمون برسیم!


ابمیوش باحال بود!  

میگفتیم شیر موز!

اما خروجیش معجون بود با کلی بستنی! بستنیش هم پیچ پیچی بود(یاد خانم س-ف رو هم گرامی داشتیم) البته داخل معحون پیچش باز میشد!


تعربف داستان چگونگی رسیدن  حسین خان فاطمی به این سفر رو میذارم بر عهده سید امین که خاطره ای برای تعربف کردن داشته باشه!



چنتا عکس هم از اون شبها میذارم که  شما هم حالی بکنید!





صحن مسجد گوهرشاد


خدا وکلیلی!!! عجب ریشی گذاشتم!!!

حسابی برادر شدمااا!!



Don't look at me left lef





خدا وکیلی با این ریشی که من دارم ، خدا باید توی بهشت یه پنت هوس بهم بده!!! کمتر اصلا راه نداره!!


این اولین بار بود که ریش میذارم!! بهم میاد یا نه؟! ادامه بدم؟



این چیزایی رو که گفتم مقداری از حاشیه بود!


متن داستان رو که خودتون بارها و بارها رفتید و سیاحت کردید!

نوشتن فضا و لحظات توی حرم بودن از عهده قلم لاطائلات نویس من بر نمیاد!


هر چی امسال داشتم  از برکت زیارت پارسال بود!

امسال صادقانه تر رفتم! پس انتظار بیشتری دارم!


امسال برای تصمیمی از امام رضا رخصت خواستم!این اولین بار بود  از ائمه اجازه میگرفتم!


نیمه شعبان اومد!

هلال ماه کامل شد!

فراد رو فراموش نکنید! احیا داره ها!!!



سرداب جدایی بوی یاس گرفته!


التماس دعا از همگی




 

نظرات 20 + ارسال نظر
مهرگان دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 08:15 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام اخوی!!
این واقعا عکس خودته یا کار فتوشاپه؟؟

انشالله که زیارت مقبول درگاه حق و حضرتش البته به شرطی که ما رو در دعاهاتون فراموش نکرده باشین

منم خاطرات فراموش نشدنی از شب هایی که در حرم صبح کردم دارم... به خصوص از پنچره فولاد
و هدایاو یادگاری های فراموش نشدنی از حضرت امام(ع)

میدونی این پستت منو گول زد!! همزمان با وبلاگت یه سایت دیگه هم باز کردم که نوای قشنگی روشه تا الان فکر میکردم این نوای قشنگ رو که برای وبلاگم دنبالش بودم شما روی وبلاگت گذاشتی در به در در وبلاگ شما دنبال کدهاش میگشتم!!! الان متوجه شدم صدا از یه سایت دیگه است!!

میلاد عظیم نیمه شعبان رو تبریک میگم
شاید این جمعه بیاید ... شاید

ما نیز بروز به روز نمودیم

سلاام همشیره! :دی

نه بابا! اورجیناله!! بهتون حق میدم ! تا بوده ما رو با با چهره کفار دیدید!! :))

بیا!! برای پذیرش زیارت ما هم شرط میگذارید؟!! :دی
ممنونم

پس شما هم تجربه شب نشینی رو داشتید!! خوبه پس!

اگر امام رضا دست خالی میفرستاد من دیگه امسال نمیرفتم!!

اااا!! میپرسیدید!! بهتون میگفتم که صدا از من نیست!! :))

من هم به شما تبریکات عرض میکنم !
انشاالله ....

امدیم
یا علی

azad دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 12:03 ب.ظ http://charand-parand.blogfa.com

کاش من هم عبور تو را دیده بو دم؟ کوچه های خراسان تو را می شناسند
درود برا قای وطن دوست راستش من بهتون برادر نمی گم چون از این کلمه زیاد خوشم نمی اد
شاید چون ادمو یاد.............. نمی خواد توضیح بدم شما هم نپرسین که کار به جاها ی باریک می کشه
خوشا به حالتان ادم وقتی داره می ره با خودش می گه
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق/ ساکن شود بدیدمو مشتاق تر شدم
و وقتی بر می گرده یه حس عجیبی از خوشحالی و صد البته ناراحتی کل وجودشو پر می کنه
همیشه مامان بزرگم می گه امام تو سر درد صحناش وایستاده وبه مهموناش خوش امد می گه شاید به همین دلیله که تو اون لحظه تو چشم همه شبنم می شینه شاید.........
راستی شنیدید که میگن امام رضا غریبه ؟؟؟؟؟ من که باهاش کلا مخالفم حتما می گین چر؟ر مگر نه این که این قدر دل باخته و مخلص تو ایران داره مگه نه این که جد بزرگوارشون (امام حسین) زنی ایرانی داشت مگر نه اینکه 30نفر از لشکریان امام حسین ایرانی مخلص بودند مگه نه این که امام علی به ایرانیان علاقمند بود و می توانست پهلوی ساسانی ( فارسی قدیمی )سخن بگوید مگر نه این که امام ما شیعیان مدتی در بین النهرین با ایرانیان سر یک سفره می نشست
مگر نه این که امام سجاد به دست یک پزشک ایرانی مداوا شد پس ایا باز هم امام رضا غریب است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
القصه زیارتتان قبول و ان شاالله هر انچه که بهترین حالت ممکن است برایتان پیش اید چون خواست خدای یگانه همیشه همین گونه بوده راستی اصلا تو ذهنم اون جوری که تو عکس بودین تصور نمی کردم و180درجه متفاوت بودین اخه من همیشه ادما رو تو ذهنم تجسم می کنم و تصویر شما در ذهن من به شکلی دیگر بود در اخر عید تون هم مبارک یه عیدی خوب از خدا بطلبید که ندای براورده شدنش را می شنوم !!! چقدر زود دیر شد باز همان حکایت همیشگی ................. خدای جهان افرین نگهدار و مراقبتان باد!

سلاام!

شما هر جور که میل دارید ما رو ندا بفرمایید! :)

راستش من نسبت به این واژگان عداوتی ندارم.نیازی به باریک شدن و بی ریک شدن نیست! :))

راستشو بخوایید حدود 1 سال لحظه شماری میکردم که بیام ایران و برم زیارت اقا! خیلی دلم تنگ شده بود! کاملا باهاتون موافقم! ادم اصلا سیر نمیشه!!

30 نفر از یاران امام حسین در کربلا ایرانی بودند؟ نشنیده بودم!

در مورد غریب بودن یا نبودن امام رضا ، قیصر امین پور یه شعر زیبا داره! حیفم اومد که اشاره نکنم! به یکی از پستهام به ادرس زیر مراحعه کنید:
http://123tamam.blogsky.com/1388/10/19/post-30/

ممنونم!
انشالله قسمت شما!

بله! همیشه تصور دیگه ای از چهره من میشه!ولی خوب... :)
ممنونم! عید شما هم مبارک!
خدا از دهان مبارکتون بشنوه! شما هم یه امین بگید!

یا علی

هدی دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 01:27 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام
خوش به حالتون مشخصه که حسابی استفاده کردید..
آره ما تجربه کردیم (شب تا سحرهای حرم ) البته این سری که رفتم قبلا نه ..ولی مثل شما فکر نکنم استفاده کرده باشیم ....
این عکساتون(یعنی هر سه برادرا) خیلی معنوی شده ..
به نظرم شما هم ادامه بدید :)

میلاد حجت خدا، دوازدهمین ساغر الهی بر شما مبارک..
التماس دعا

سلاام!

خدا کنه که اینطور که میفرمایید باشه!

ما که متخصص خراب کردن این موقعیتها هستیم!

ای بابا! شکسته نفسی میفرمایید!

ما هم اگر استفاده کردیم از صدقه سر همراهان خوبمون بود!

:))
پس ادامه بدیم؟! :دی


میلاد اقا رو به شما هم تبریک میگم!
انشالله که شاهد اومدنشون باشیم!

یا علی

داود دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 08:02 ب.ظ http://yaran1388.blogsky.com

سلام برادر

زیارتتان قبول

برادر که بودی...برادرتر شدی

انصافا ریش هم بهت میاد...شده همون قیافه هایی که تو منطقه بهشون میگفتن «بوی الرحمن میدی برادر»

خداوند این مثلث طلایی رو حفظ کنه

مگه میشه جوونایی مثل اهالی این مثلث برن حرم امام رضا(ع)٬آقا تحویلشون نگیره...اونم نیمه های شب و سحر و خیلی صبح

ممنونتون هستیم که دعامون کردید

تبریک این حقیر رو به مناسبت نیمه شعبان هم بپذیرید

التماس دعا

یاعلی

سلاام!

نایب الزیاره بودیم اقا داوود!!

ما مخلصیم!!

بوی الرحمن!! ؟
پس یه به رنگ قرمز یه "شهید" هم قبل اسممون اضافه کنیم!! :))

انشا الله خدا شما رو هم حفظ کنه!

خدا از دهان مبارکتون بشنوه که امام رضا ما رو تحویل گرفته اون هم از صدقه سر همراهان خوبمون! :)

زنده باشید!

عید شما هم مبارک باشه اقا داوود عزیز!

التماس دعا
یا علی

سیدامیرحسام دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.shia-book.blogsky.com/

سلاااام...
به به!!
چه نور بالایی میزنه یه نفر؟!!
(خنده)
ماشاالله رو هم بگم!
آخه بهمون یاد دادن که هر وقت اینجوری شد ذکر خدا رو بگید! که به قول من یه وقت ناخواسته برادرتون رو کله پا نکنید؟!(خنده)

ما رو فقط حضرت آقا(علیه السلام) بپذیرن که یه نفسی اونجا بکشیم بسمونه به خدا!

آقا این عکساش رو زیادتر می کردی!
که بسی حظ بردیم...

علیرضا توی اون پنت هوستون یه اتاق هم به ما بدید! به زیر پله هم راضی هستیم ها!
(خنده)

انشاالله زیر برگه همه تصمیماتت مهر "اقدام شود" حضرت علی بن موسی رضا(علیه السلام) باشه و همون جور که آقا می خواد زندگی کنیم.

راستی زیارتت هم قبول باشه!

میلاد آقا رو تبریک می گم.
اللهم عجل لولیک الفرج


صبح نزدیک است و ....

سلام!

نور بالا؟! اره ! مال حرم امام رضاست! :))

:)) ماشاالله رو خوب اومدی! البته کله پا کردن کار تو نیست! :دی
بعضیها شر ازشون بر نمیاد!

انشاالله که همین باشه که میگی!


انشالله که ظهور رو هم تبریک بگیم بهم!

یا علی

مهدی.م سه‌شنبه 5 مرداد 1389 ساعت 12:07 ق.ظ

سلام
خوبین وطن دوست جان؟
عیدتون مبارک!
من نمیدونم چراهر وقت که میرم مشهد مریض میشم!!!!!!!!!!!!
اما خوب مگه میشه شبهای حرم رو از دست داد!خیلی دلم میخواد شبهای حرم باشم اما انگار هیچ وقت نمیشه!و نخواهد شد.
صحن رو دوست دارم وقتی یه گوشه خیلی دور باشم و نگام به گنبد!خصوصا غروب هم باشه!با غروب بیشتر ذوق میکنم!
حالا وطن دوست جان این شال مدل جدیده ؟
سید هم که کنکور بشون خوش گذشته!
ما رو هم دعا کنین



به جانم قسم تو آنی که ابدا جدا نیستی!

سلاام!

عید شما هم مبارککک!

احتمالا به هوای اهواز زیاد عادت کردی! هوای مشهد نمیسازه!:دی

برای چی نخواخد شد؟! یه کم همت میخواد دیگه!!!

هر کدومش یه حالی میده! ولی سحر یه مزه دیگه ای برای من داره!!
دیدی کنبد رو که نگاه میکنی چه ارامشی به ادم میده! نگاه به کعبه دیگه چیه؟!!

شال؟!!
این سوالیه که خیلیا ازم پرسیدن و میپرسن!! :دی
کنکور؟!

حتما!! دعا منماییم !توپ!

دعامون کنید!

عیدتان مبارک و پر برکت!

یا علی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 مرداد 1389 ساعت 12:08 ق.ظ

شبهای قدر

سید سه‌شنبه 5 مرداد 1389 ساعت 07:58 ب.ظ

مجدد سلااام...

آقا یه چیز میگم نه نگو؟!
می دونم که خیلی سخته!
اما خوب به خاطر من...

یه سر به این لینک بزن خودت متوجه میشی!

http://tools.blogsky.com/1387/04/14/post-7


صبح نزدیک است و ...

سلاااام بچه سید!!

جونم!! امر بفرما!! :دی

خوب راستی میگی!! خیلی سخته!! :))

ولی بروی چشم!! :)

یا عیل

ستایش چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام آقای وطن دوست.
حال شما؟
زیارتتان قبول و انشالله به هر چی هم که امسال از امام رضا(ع) میخواستین برسین.
من دو هفته سفر بودم چقدر مطلب جدید گذاشتین. راستش من هم چند روز اعیاد شعبانیه رومشهد بودم و کاملا با صحبت های شما در مورد شبهای حرم موافقم؛خصوصا در این ایام.راستش قبل از رفتن برنامه ریزی کرده بودم که این بار نصف روزها رو حرم باشم و بقیه اوقات مشهد رو بگردم؛اما صفای حرم توی این ایام آنقدر زیاد بود که ترجیح دادم تمام وقتم رو همونجا بگذرانم.

سلاام!
احوالات؟!!
ممنونم! هرچی که خیر باشه اهل بیت دریغ ندارند! انشاالله که خیره!

جدا؟! فکر کنم بیشتر از دو هفته بودیدا!! :)

چه جالب!! ما هم دقیقا اعیاد شعبانیه رو مشهد بودیم!!چه تصادفی!!

ما هم دقیقا همین حال رو داشتیم!! بجز حرم جای دیگه نرفتیم!!واقعا صفای داخل حرم رو جای دیگه نداره!!

ممنونم
یا علی

ستایش چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 09:40 ب.ظ

راستی یادم رفت نیمه شعبان رو تبریک بگم.این رو هم پیوست کامنت قبلی کنید لطفا.
بوی گلها عالمی را مست و حیران میکند
دیدن مهدی هزاران درد درمان میکند
موفق باشین

نیمه شعبان شما هم مبارک باشه!!!

با کمال افتخار به نظر شما پیوست میشود! :))

تشکر بابت شعر زیبا!

یا علی

رستگار پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام

" امسال با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت... "
برگشتنی... :دی :))

با کمال تاسف شب تا سحر رو تجربه نکردم! انشاالله در آینده آقا دعوتمون کنه در راس برنامه ها قرار می دیم!
البته سحر رو تجربه کردم! وقت اذان صبح و بعدشم طلوع...

فکر کنم این جمله که: "شهیدان زنده اند الله اکبر " مصداقش همین عکس شما باشه! :دی

انشاالله زیارتتون قبول باشه!

یا حق

سلااام!

بله؟!! :))
تا الان فکر میکردیم فقط ما اهل "ایرج قادری" و " جواد یساری"و ...هستیم!! :))
نگو دست روی دست زیاده! :دی

توصیه میکنم حتما برید!! ارزش اینو داره که ادم بخاطرش از خوابش بزنه!!! انشاالله بزودی قسمتتون میشه!

البته سحر هم برای خودش لطفی داره دیگه!قبل از طلوع افتاب کلا بنطرم عالیه!!

شهدا دو دسته اند:1- افقی 2- عمودی!! :))

پس برچسب شهادت بهمون خورد!!:دی

ممنونم! به نیابت از شما هم زیارت کردیم!

یا علی

مهدی پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 03:11 ق.ظ

سلام اخوی
خوش به سعادتتون (نا مردا 3تایی؟منم نبردین!!!)
خیلی دلم تنگه برا مشهد الرضا (ع)
منو از سوم راهنمایی تا 3سال پیش سالی 3/4 بار اقا میطلبید ولی الان 3ساله...
اخوی ریش بهت خیلی میاد.مثل منی (:
من تا حالا فکر نکنم بیشتر از انگشتای یه دست ریشامو زده باشم
هر وقتم زدم اطرافیان میگن:میخوای تو ریشاتو نزن):

خیلی دعام کن

یا حق

سلااام!

واقعا سعادتی بود!( مرد حسابی هفته پیشش که گفتیم داریم میریم مشهد!! چرا چیزی نگفتی خوب!! قابل ندونستی؟!!)

مهدی جان خیلی جات خالی بود!!

مشهد فریاد میزنه....بی...ییاااااا.... :))


بابا! ماشاالله امام رضا خوب شما رو طلبیده که ! من پارسال بعد 10-15 سال رفتم! انشاالله بزودی امام دعوتت میکنه و میری!!

جدی میگی؟!! همه میگن ریش بهت میاد! ربش گذاشتیم که تو خوشت بیاد....!! :)) (افتادیم توی نخ ترانه های غیر مجاز اوون هم برای یه پست زیارتی

ما بی ریش و با ریش دوستت داریم!!
ریشتر باید نگران خودش باشه! :))

دعات میکنم تپل!! دعایی که هیچ مادری برای بچش نکرده!! :))

دعا گو هستیم !
یا علی

راضیه جمعه 8 مرداد 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.judyabot.blogfa.com

درود .....
نخستین بار است که یک شهید زنده را میبینم!
تو دانشگاه ما یکی هست معروف به "شهید زنده" (البته خودش هم لقبش را با کمال میل پذیرفته)
الان شما خیلی شبیه اون شدید!
ادامه بدید تا لقب شما هم همون بشه!!!!
موفق باشید!

زیارت هم قبوووووول!
من یه بار شب تا صبح حرم رو تجربه کردم...
14 سالم بود
زیاد هیچی یادم نمونده!(ترکیب رو حال کردین؟؟؟؟"زیاد هیچی")
ولی خیلی دوست دارم دوباره امتحانش کنم!


التماس دعا
یا حق

سلاام!

بله!!!بقول خانم رستگار: شهیدان زنده اند !! الله اکبر!! :))

البته میخواستم شصت راستم رو هم باند پیچی کنم و بذارم روی سینه و به دوربین بخندم(شهید همیت)!! :))

این جور که شما گفتید علاوه بر لقبشون ،شناسنامم هم مثل اونها بشه!! :))

ممنونم!

بابا پس همه اینکاره اند!! :دی
اونم تو 14 سالگی!!

زیاد و هیچی! معنیش رو میفهمم! البته فقط توی فارسی میشه فهمید! اگر ترچمه بشه به انگلبسی... :دی

البته شما کارتون درسته! اشتباه هم که بکنید همه فکر میکنن مشکل از خودشونه! :))

محتاجیم!
یا علی

داود شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 12:47 ب.ظ http://yaran1388.blogsky.com/

سلام برادر

من از شال سئوال نکردم ولی خیلی حال کردم اونو گردن شما دیدم.

یاعلی

سلااام!

زنده باشید!
خیلی مخلصیم! :)

یا علی

یاس یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:16 ب.ظ

سلام
اگه خدا بخواد ما هم راهی هستیم یادم میمونه شب زنده داری رو.... در مورد پست قبلیتونم جالب بود اطلاعات خوبی بود از معرفی کتابتونم ممنون

راستی خودمو معرفی نکردم من دوست رستگارم
راستی چهره جدیدتون بهتون میاد

سلاام!


به به! بسلامتی!! سفر بخیر! انشاالله که زیارتتون قبول باشه! ما رو هم دعا کنید!

خواهش میکنم! خدا رو شکر که مفید بود!

البته اگر نمیگفتید هم میتوستم حدس بزنم که کی هستید!D:
دوست ما هم هستید!
ولی ممنون که معرفی کردید!

خیلی خیلی خوش امدید! انشا الله که مطالبی که اینجا عنوان میشه بدردتون بخوره! :)

جدا؟!!! امیدوار شدم!! چقدر طرفدار پیدا کردم!! :))
نظر لطفتونه!!

یا علی

اس یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:20 ب.ظ

یه سوال اگه آقا پارسال دست خالی برتون می گردوند امسال نمی رفتد؟؟؟!!!

دیگه نمیرفتم!چرا باید میرفتم؟!
چیزی که از اقا میخواستم خاص بود!

:)
یا علی

سید دوشنبه 11 مرداد 1389 ساعت 09:29 ب.ظ http://shia-book.blogsky.com/

سلااام...
آقا چهرتون خیلی آشناتر شده؟!!
ما پریشب جایی شما رو ندیدیم؟!!(خنده)
(ای بابا هنوز که این شکلکا رو درست نکردی!)

راستی در مورد نظر بالایی...
می تونم نظرم رو بگم؟!
(میدونی که این اجازه هم سوری بود!(خنده))
نمیدونم حاجتت چی بوده و چه قول و قرار با آقا گذاشتی؟ اما به نظر من اگه حاجتت رو نمیداد باید سال بعد مصمم تر و پر امیدتر میرفتی!!
نه تنها سال بعد بلکه سالهای بعد!!!
(البته این حاجت ندادن یا دیر برآورده شدنش کلی حکمت داره!)
بر بعضی ها این حاجت ندادن یا دیر برآورده شدنش نشون از اینه که دوستش دارن و ...

ببخشید دیگه... به عنوان یه برادر کوچیک و شیطون این رو گفتم!!(خنده)

آقا از اونجا که شما ذوق خاصی در نوشتن سفرنامه و کلا دیدارهای دوستانه دارید! ما منتظر نوشتن پست دیدار حاجی بزرگوار هستیم.

صبح نزدیک است و ...

سلااام!
بچه سید!!

چطوریی؟!!

اقا ما زبل خانیم! همه جا هستیم!!:))
کجا مار ودیدی؟! :دی


اره عزیز! میتونی بگی!بگو!! :دی

نمیشد سید!! شاید برای کسی که دائم میاد درست باشه!
ولی کسی که بعد از 15 سال میاد حرم باید یجوری نمک گیر بشه که بازم بیاد! چرا من توی این مدت نیومدم؟!
اگر حاجت نمیداد من این برداشت رو میکردم که امیدی بهم نیست!
بعضی چیزا رو باید همون موقع گرفت!حتی لحظه ای دیره چه برسه به یه سال!!


اگر شما ما رو صاحب ذوق میدونید ،بروی چشم!!

البته بگذارید با کمی فاصله! ؛)

قربونت

یا علی

مهدی یکشنبه 17 مرداد 1389 ساعت 03:21 ب.ظ

سلام اخوی
به روز نمیکنی؟
تهران ادمو تنبل میکنه یا مشغله رو زیاد میکنه؟

یا حق

سلاام!

نوکرم!

زیارت قبول!

راستش یه مطلبی رو داشتم اماده میکردم که زدم دستمو ناقص کردم! الان بزور دارم تایپ میکنم!! :)

بروز شد!! :)

چاکریم

یا علی

م.ر چهارشنبه 20 مرداد 1389 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام
زیارت قبول ...
این خاطره منو یاد اولین اعتکاف دانشگاه انداخت.یکی از بچه ها خیلی عادی و معمولی بهم گفت :
عبدالله باشیم ایشالا نه عبدالحال...
خیلی ساده و راحت وصمیمی گفت .نمی خواست از خودش جمله حکیمانه در کنه :))

آدس خونتون رو گم کرده بودم...
حالا ایشالا کم کم میرم سر پست های قبلی

سلاام!

خوش اومدید! :)
ممنونم!

اخ ! اعتکاف گفتید و کردی کبابم!! امسال خیلی طلبه بودم برم اعتکاف اما نشد! نرسیدیم!!
خیلی باحال گفتنا!! عبدالله و عبدالحال!! :دی

بنظرم همین صمیمانه بیشتر به دل میشینه!! برای جمله حکیمانه باید حکیم بود که بدل بشینه!

ای بابا! میگفتید تقدیم میکردم! فکر کردم از این خونه رنجیدید!!

ممنونم از حضور دوبارتون!! :)

یا علی

یوسف سه‌شنبه 13 اردیبهشت 1390 ساعت 05:45 ب.ظ

سلام آ علی رضا، من با سرچ یه کلمه به وبلاگتون رسیدم،خدایی خیلی دلم میخواد برم حرم مولا(ع) برام دعا کنید.
راستی خیلی در حد المپیک ریش بهتون میاد،من که فکر نمیکردم قبلش ریشتونو میزدید تا اینکه گفتید اولین باره.
التماس دعا
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد